سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

یا علی مولا 18 (گزارش جشن بهار آرزوها (2)) (ولادت امام علی علیه السلام)

1402/11/1 11:15
نویسنده : یکی از ما
698 بازدید
اشتراک گذاری

بخش دوم

وقتی بازی نمایش بچه ها تموم شد. مجری در حالی که یه کعبه کوچولو توی دستشه وارد صحنه می شه و همین جوری زیر لب و آروم داره با کعبه صحبت می کنه.

بعد یهو وسط صحنه می ایسته، به بچه ها اشاره می کنه و به کعبه می گه : ایناهاشن این بچه ها رو می گفتم. بعد رو به بچه ها می گه من از کعبه خواهش کردم که قصه ی روز 13 رجب یعنی روز تولد امام علی «علیه السلام» رو در گوش من تعریف کنه تا من اون رو واسه شما ها بگم و بعد کعبه رو به گوشش نزدیک می کنه.

مجری در حالی که کعبه رو به گوشش  نزدیک می کنه، گوش می کنه، دوباره کعبه رو دور می کنه واسه بچه ها تعریف می کنه و باز کعبه رو نزدیک می کنه.....: کعبه می گه عجب روزی بود یادش بخیر.

یهو قندک می آد و می گه : به به

عجب روزی چه روز قشنگی.

مجری رو به قندک می گه : سلام خوب شد شما هم اومدی ولی شلوغ نکن و گوش کن ببین کعبه چی می گه.

قندک: سلام چشم.

کعبه می گه منظورم روز 13 رجبه، همون روزی که به دستور خدا یکی از دیوارهای من شکافته شد. چه روز خوبی بود. هر وقت به 13 رجب نزدیک می شیم من دوباره خوشحال و سر حال می شم. چه عیده بزرگ و باشکوهیه.

قندک (با تعجب رو به کعبه): عید؟

مجری: کعبه می گه ای بابا خب عیده دیگه تولد مولا علی«علیه السلام».

مجری روبه بچه ها: اِ راست می گه عیده.

مجری و قندک با هم می خونن.

پنجره رو وا کنید خورشید رو پیدا کنید،آب بپاشید تو ایوون گل بکارید تو گلدون عیداومده بچه ها باشه مبارکه شما .

مجری: کعبه می گه اون روز مثل همیشه داشتم به آدم هایی که واسه عبادت می اومدن نگاه می کردم که یکهو یه خانومی رو دیدم.

اون به من نزدیک شد و شروع به حرف زدن و راز و نیاز با خدا کرد. داشت به خدا می گفت: خدایا کمکم کن که بتونم بچه ام رو سالم به دنیا بیارم.

قندک (با هیجان): خب بعدش چی شد؟

 مجری: که همان لحظه به دستور خدا دیوار پشتی شکافت و فاطمه بنت اسد یعنی همان مادر امام علی  «علیه السلام» وارد خانه کعبه شد مردمی که اونجا نشسته بودند از دیدن این صحنه تعجب کردند و کلید دار کعبه   کلید رو آورد  تا قفل در خانه کعبه را باز کنند و ببینند چه اتفاقی افتاده اما هر چه تلاش کردند در خانه کعبه باز نشد.

قندک : هَههههههه، َههههههه، َهههههه

مجری: قندک چی شد؟ چرا اینجوری  می خندی مگه نگفتم آروم باش و گوش کن.

قندک: ببخشید، ببخشید آخهههه خیلی با حال بود، هرکاری کردن در باز نشده.

مجری رو به قندک: خب باشه حالا دیگه آروم باش و گوش کن.

مجری : کعبه می گه بعد از اینکه فاطمه بنت اسد به داخل کعبه وارد شد تا سه روز اونجا بود، خداوند برای اینكه ایشون فرزندشون را به دنیا بیارن، این بانوی بزرگوار رو به داخل خانه‌اش میهمان كرد و دراین چند روز، فرشته ها،از میوه‌ و غذاهای بهشتی برایشان آوردند واین به خاطر بزرگی و عزت فرزندشون امام علی «علیه السلام» بود.

قندک : واااای چه قدر خدا امام علی«علیه السلام» رو دوست داره.

مجری: کعبه می گه هیچی دیگه بعد از چهار روز دوباره همون دیوار به دستور خدا شکافت و فاطمه بنت اسد به همراه نوزادی که در آغوش داشت از اونجا خارج شد. وقتی که داشت از کعبه بیرون می اومد صدایی رو شنید که به او گفت: اسم فرزندت رو علی «علیه السلام» بگذار. حالا بعد از این همه سال هنوز هم شکاف اون دیوار معلومه وآدم بدایی که دشمن خدا و امام علی «علیه السلام» هستن هر چقدر تلاش می کنن که اون شکاف رو مخفی کنن، نمی تونن و اون دیوار همیشه خوشحاله و می گه من خوشبخت ترین دیوار روی زمین هستم.

قندک: چه جالب، فکر کنم این قشنگ ترین قصه ای بود که تا حالا شنیدم،ممنونم کعبه جون.

 مجری : راستی الان که نزدیکه عید نوروزه چون ما ایرانی ها رسم داریم توی تعطیلات نوروز به اقوام و دوستان سر بزنیم خوبه یه حدیث در همین مورد یعنی صله رحم که همین الان از امام علی «علیه السلام» به ذهنم رسید واستون بگم که بشه یه عیدیه خوب از امام علی«علیه السلام»

امام على عليه السلام: صِلَةُ الاَرْحامِ مِنْ اَفْضَلِ شِيَمِ الكِرامِ؛

امام على عليه السلام می فرمایند: صله رحم، از بهترين خصلت هاى بزرگواران است.

خب حالا بچه ها دوست دارین با هم یه بازی کنیم؟

بازی و مسابقه بخش دوم (درست کردن پازل توسط بچه ها ومربی هاشون)

توضیح بازی: یه پازل از شکل کعبه و یک گل آماده کردیم که اون رو به بچه ها می دهیم تا اون رو بسازن. البته توی این بازی باید از همدیگر کمک بگیرند و با هم همکاری کنند.

مجری و همکارش در این قسمت شعر زیر را زمزمه می کنند.

یار امام علی «علیه السلام » باش   زرنگ و پر تلاش باش    امام علی «علیه السلام» پیروزه      قهرمان هر روزه

ایده پرداز : ساجده طالبی،مرثا نورانی

نگارنده : ساجده طالبی

اجرا: مرثا نورانی، سمانه محسنی

عکس: ساجده طالبی

با تشکر از سرکار خانم میر امینی و همکارانشون و مدیریت محترم دارالقرآن

اسفند۹۷

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد