سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

سردار کوچک سپاهم یا حسین(علیه السلام) 66 (پرده خوانی) 5

1402/5/6 20:15
نویسنده : یکی از ما
75 بازدید
اشتراک گذاری

*به نام خدا*

اول مراسم معنی اسم قاسم را گفتیم حاج قاسم که انتخاب کرد همه سختی ها و جنگ ها با حاج قاسم باشه و امنیت و راحتی برای ما باشه (یعنی تقسيم کننده) 

آقا قاسم از زمان کودکی تو کوچه با هم سن و سالان خود باز میکرد بازی هایی که حکم ورزش را داشتند و باعث می‌شد آقا قاسم قوی بشه تا اینکه وقتی بزرگتر شد متوجه شد که باید از روستاشون که در اطراف کرمان بود به شهر کرمان بره به خاطر کمک به پدر و مادرش که کار کنه و پول دربیاره بتونه مخارج زندگی را پرداخت کنه و شروع به ساختن خانه و بنایی کرد و به پدر و مادرش خیلی احترام می‌گذاشت گذشت و گذشت تا اینکه یه آدم بد جنسی مثل یزید به نام محمد رضا شاه پهلوی شاه ایران بود و امام خمینی که رهبر ایران بود گفت باید شاه را از ایران بیرون کنید حاج قاسم و دوستانش نقشه کشیدن و روی دیوار های شهر شعار مرگ بر شاه می‌نوشتند و با گذشت زمان تونستند شاه را از ایران خارج بیرون کنند با گذشت زمان اون موقع که عراق یک رئیس‌جمهوری به نام صدّام داشت به ایران حمله کرد تا انقلاب اسلامی را شکست بده ولی حاج قاسم خسته نشد از جنگیدن و در تیر اندازی با تفنگ مهارت داشتند به همین دلیل امام حاج قاسم را به عنوان فرمانده جنگ انتخاب کردند و حاج قاسم و دوستانش کلی تلاش کردند تا تونستند دشمن ایران (صدّام) را شکست بدند 8 سال جنگیدن ولی دشمن نتوانست حتی یک وجب از خاک وطنمون را تصرف کند گذشت تا اینکه آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی شدند و به حاج قاسم گفتند تو خیلی دوست و یار خوبی برای ما هستی و به حاج قاسم یک وظيفه مهم دادند که با آدم های بد بجنگد و به آدم های خوب کمک کند به خاطر همین حتی وقتی در بعضی از شهر ها سیل می آمد حاج قاسم آنجا حضور داشتند برای آنها رختخواب و غذا می‌برد و... به همین علت که او خیلی مهربان بود مردم او را خوب می‌شناختند و دوست داشتند درضمن حاج قاسم یک پدر خیلی خوبی برای بچه یتیم ها بود همیشه در جیبش خوراکی های خوشمزه برای بچه‌ها داشت وقتی متوجه میشد بچه ای پدرش شهید شده خیلی او را در آغوش می‌گرفت سعی کرد کمی جای خالی پدرش را پُر کند حاج قاسم انقدر قوی بود که هرکسی (آدم های بد) عکس او را مشاهده می‌ کردند یا نامه ای از حاج قاسم به دستشون می‌رسید شوکه می‌شدند حاج قاسم خیلی دوست داشتند مثل امام حسین علیه السلام و یارانش شهید بشود گذشت تا اینکه آخر سر آدم های بدی که دیدند نمی‌توانند با حاج قاسم رو به رو بشوند با هواپیما ماشين او را ترور کردند و او را به شهادت رساندند فرشته ها با بال های سفید و قشنگشون حاج قاسم را در آغوش گرفتند و بردند پبش خداوند مهربان و امام حسین علیه السلام 🙏

حاج قاسم خیلی خیلی خوشحاله که به آرزوش رسید 🙏

🌸🌸🌸🌸🌸🌸

روز یک شنبه 1 مرداد 1402 

5 محرم 1445 

مرثانورانی 

حسینیه کودک شهدای گمنام شهرک شهید محلاتی 

ثبت گزارش و عکس :

فاطمه قاسمی 

با تشکر از خانم مُطلِبی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد