سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

طبیعت گردی

1402/2/24 14:40
نویسنده : یکی از ما
70 بازدید
اشتراک گذاری

*به نام خدا*

خب خب خب
بلخره طبیعت گردی😄

عارضم خدمتتون که بعد از دو هفته پیگیری های پی در پی با خانمای لویزان و محلاتی قسمت شد که ۲۲ اردیبهشت بریم مزرعه 
توی راه اول صبح هوا خوب بود و همه شاد و شنگول به سمت مزرعه در حرکت بودیم البته شهر ورامین سرسبزی داشت و انگیزه ی مارو بیشتر می‌کرد واسه ادامه ...
بعد از ورامین رسیدیم به مزرعه
مزرعه یه جاده خاکی داشت که اکثرا خانواده ها گم میکردن و دونه دونه تماس میگرفتن واسه مسیر 🤪
مستقر شدیم توی کپر ها 
خانواده ها یکی یکی اومدن
تا ساعت ۱۱ تقریبا همه جمع بودیم 
آقای سرامی مسئول مزرعه شروع کردن به توضیحات در مورد کپر و آب اونجا و محصولات اونجا 
زمین شوید هم از نزدیک دیدیم چه عطری داشت 😍
البته زمین اطراف مزرعه بود توی زمین شوید عکس دسته جمعی رو گرفتیم 
آقای بخشی از جمع جدا شد و هندوانه ای که توی آب انداخته بودیم رو برای جمع قاچ قاچ کرد خیییلی چسبید توی اون هوای گرم 🍉🍉🍉
صدای اذان ظهر رو که شنیدیم همه بدو بدو به سمت کپرها بزرگتر ها مشغول نماز و عبادت بچه ها مشغول آب بازی و دنبال کردن گوسفندها😂و دیدن غازها و شتر و گاومیش....
والبته خشکاله هایی که بعضی از دوستان آورده بودند خوراک ببعی ها شد 😊

راستی بچه ها یه ببعی کوچولو رو که تازه به دنیا اومده بود یکی یکی بغل کردن ....بماند که ببعی از دستشون گریه میکرد و از به دنیا اومدن خودش پشیمون شد 😄😂 اما تجربه جالبی بود برای بچه ها

بعد از اون بچه ها رفتن سراغ اسب یکی یکی سوار شدند اما کمی خطرناک بود 🐎
اسب ِ بیچاره انقدر از دست بچه ها قاطی کرد که شونه ی صاحبشو گاز گرفت 😂😂آقای صرامی با عسل درمان کردن و خداروشکر خطر رفع شد 
بعدش خانواده ها بنا به راحتی هر کسی در هر جایی که دلش خواست شروع کرد به پخت جوجه 😋🐥

اما اما چون یه عده مثل من سفره های جمعی رو دوست دارن توی کپر ِ ما خبری از تک خوری نبود 😂 و ۴ تا خانواده کنار هم بودیم 
آقایون مشغول پخت جوجه و خانما مشغول سفره انداختن 
قبل از غذا خانم پوریان دعای سفره رو خوندن و بسم الله گفتیمو شروع کردیم 😜
مشارکت بین همه خیلی پررنگ بود از دم نوشهای دوستان حسابی خوردیم
و به کپرهای هم دیگه سر میزدیم 😂
بعد از غذا رفتیم فروشگاه و از محصولات طبیعی مثل شیر و دوغ و ماست ژل رویال عسل نان  خانواده ها خریداری کردند
بعضی از خانواده ها اونجا سرمایه گذاری کردند یعنی یک کندو و هزینه ی نگهداریش رو پرداخت کردند و سال آینده محصولشو تحویل میگیرن 🐝
و بعضی ها هم ببعی خریدند که بعدها بزرگ شد مال خودشون میشه 🐑😃
و بعد از اون هم کسانی که میخواستن برگردن خداحافظی کردند و چندتایی هم تا غروب ماندند

در کل تجربه جالب و جدیدی بود  اما سه تا نکته که قبل از رفتن باید بهش دقت کنید هوا گرم و کویری  بود دماسنج ۴۱ درجه رو نشون داد 
بستگی به عادت های هر خانواده داره بعضی ها اصلا اذیت نشدن ولی بعضی ها گرما زده شدند

نکته دوم حتما حتما صبح زود برید که تا ساعت ۱۱ گردش کنید در مزرعه و بعد از اون مستقر بشید در کپر ها و از خنکی کپر استفاده کنید برای استراحت 🌚

نکته سوم خانواده هایی که نوزاد دارن ممکنه اذیت بشن بهتره توی فصل های دیگه از این محیط استفاده کنن

اسب سواری 😊

22 اردیبهشت 1402 

21 شوال 1444 

روز جمعه 

مرثا نورانی 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد