سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

یا علی مولا ۲۰ (نمایش کودکانه روز پدر)

1402/11/1 14:28
نویسنده : یکی از ما
5,437 بازدید
اشتراک گذاری

"به نام خدا"

😀نمایشنامه ی کوتاه و بامزه در مورد روز پدر:

 

🦔​موش کوچولو حوصله اش سررفته بود و با خودش گفت: برم تو جنگل یه دوستی پیدا کنم، باهاش بازی کنم همینطور که تو جنگل داشت میرفت رسید به خرگوش کوچولو. موش گفت: می آی با من بازی کنی ؟ خرگوش کوچولو گفت: ببخشید نمی تونم باید یه سبد پر از هویج جمع کنم... موش گفت: یه سبد پر از هویج! این همه هویج می خوای چیکار؟

🙂خرگوش گفت: مگه خبر نداری؟ روز پدر نزدیکه می خوام این سبد پر از هویج رو به پدر مهربونم هدیه بدم ...موش سرش رو تکون و به راهش ادامه داد تا اینکه به فیل کوچولو رسید فیل کوچولو داشت چوب درخت بامبو رو جمع میکرد و یه ربان دور آنها میپیچید...موش گفت:آی فیل مهربون میشه بیای با من بازی کنی ؟ فیل کوچولو گفت :متاسفم وقت ندارم روز پدر نزدیکه دارم برای بابای خوبم هدیه چوب درخت بامبو جمع میکنم...

🦔موش سرش رو تکون داد و به راهش ادامه داد تا اینکه به طوطی🐦 کوچولو رسید، رفت جلو وگفت: طوطی کوچولو می آی با من بازی کنی ؟ طوطی کوچولو گفت: نه ، دارم دونه جمع میکنم، می خوام یه کیسه ی پر از دونه برای روز پدر به بابام هدیه بدم،راستی تو چه هدیه ای می خوای بدی ؟

🙂موش کوچولو به فکر فرو رفت با خودش گفت: میرم قلکم رو میشکنم با پولش برای بابام پنیر می خرم...اما وقتی رسید خونه یادش افتاد که هفته ی پیش قلکش رو شکسته و همه ی پولاش رو استفاده کرده ولی الان، پول نداره...غصه دار شد نشست فکر کرد...

🙂یه باره از جا پرید و خوشحالی کرد تصمیم گرفت با خورده های قلکش یه قاب عکس درست کنه و عکس خودش و بابا و مامان عزیزش توش بذاره وهمونو هدیه بده .

مربی:

زهرا نورانی

مرثا نورانی

۱۶ مرداد ۹۸​​​​​​

پسندها (2)

نظرات (1)

❤️Maman juni❤️Maman juni
20 اسفند 98 15:47
😍
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد