پیام شادمانی 2 (گزارش کلاس شیرین تر از عسل (آیه ی قولوا للناس حسنا))

《بسم الله الرحمن الرحیم》

با خودم قرار گذاشتم کلاس رو همیشه اینطوری شروع کنم تا در پایان دوره این عبارات در ذهن بچه ها نهادینه بشه.

به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده ی مهربان

خداوند سنجاقک رنگ رنگ

خداوند پروانه های قشنگ

و بعد.....

سلام چه خوب و زیباست

 غنچه روی لب هاست

 به هر کسی می رسیم 

کلام اول ماست

حالا با هم بچه ها 

بلند بگیم یک صدا 

سلام سلام سلام

بعد از سلام و احوال پرسی طوطی جان و گاوی جان در حال صحبت کردن با همدیگه بودن. طوطی جان از یه چیزی ناراحت بود و گاوی جان در حال عذر خواهی از طوطی جان. اما طوطی جان هیچ جوره زیر بار نمی رفت تا آقا سجاد از راه رسید و موضوع دلخوری طوطی جان رو جویا شد. گاوی جان با آقا سجاد گفت که حواسش نبوده و توپ طوطی جان رو ندیده و پاش خورده به اون و حالا هر چی عذر خواهی می کنه طوطی جان قبول نمی کنه و به گاوی جان می گه دیگه هیچ وقت باهات بازی نمی کنم و دیگه دوستت نیستم.

( آقا سجاد )

و........

(طوطی جان)

(گاوی جان)

سجاد هم رو کرد به طوطی جان و  تعریف کرد که یه شب که به مسجد رفته بوده عمو روحانی گفته که ما آدم ها باید با هم مهربون باشیم و با هم دوست باشیم و با هم به خوبی حرف بزنیم.

بعد مربی از بچه ها پرسید که آدم اخمو خوبه؟ آدم عصبانی خوبه؟ آدم خوبه قهر کنه؟ و بچه ها جواب می دادن نه و بعد پرسید پس خوبه آدم چه شکلی باشه؟ و همه جواب دادن خوشحال و خندون. 

و بعد آیه ی زیر رو به همراه شعرش خوند.

 و به همین خاطر بازی بچه ها از این قرار بود که به هر کدوم از بچه ها یه ظرف و یه  قاشق یکبار مصرف داده شد،  و بچه ها اول باید درهای بطری رو با قاشق یکبار مصرف می بردن تا پیش ظرف هاشون و برای خودشون در بطری جمع کنن تا بعد بتونن با اون ها شکلک خندان بسازن.

بازی بچه ها شروع شد و همینطور که بچه ها بازی می کردن مرتب آیه و شعرش برای بچه ها خوانده می شد.

بعد از جمع آوری درهای بطری به اتاق رفتیم تا بچه ها شروع به ساختن شکلک های خندان کنن و حالا عکس های دست سازه های بچه ها....

درسته که به نتیجه ای که می خواستم نرسیدم اما خیلی واسم جالب بود که بچه ها چیزهایی که دوست داشتن ساختن با ذوق از اون چیزی که ساخته تعریف می کردن.

خیلی دلپذیر بود که بچه ها بعد از تموم شدن بازی شون با درهای بطری، بدون اینکه هیچ کسی بهشون چیزی بگه خودشون همه رو با کمک هم جمع کردن.

و بعد از گزینه ی جذاب این هفته رو نمائی شد.

 نقاشی ماشینی........

مربی به بچه ها گفت هر کس زودتر  و کامل چیزی که امروز یادگرفته رو بخونه زودتر میتونه نقاشی ماشینی رو تجربه کنه. و بچه ها همه با هم چیزی رو که یاد گرفته بودن خوندن.

چقدر نقاشی ماشینی واسشون جالب و لذت بخش بود که هر دو طرف مقوا پر کردن از نقاشی😉

مربی:ساجده طالبی