سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

گزارش از کلاس پیام شادمانی(فاستبقوا الخیرات)

  توی این جلسه ی کلاس پیام شادمانی،بچه ها در حالی که با چشم بسته ،توپ تخم مرغی توی قاشق رو  از ابتدای سالن به انتهای سالن می بردند ،آیه «فاستبقواالخیرات» را به همراه شعر آن زمزمه می کردند و با هم به مسابقه می پرداختند و حفظ تعادل رو یاد می گرفتند.    این هم از کارت آموزه و صوت کلاس: http://uplod.ir/z4kz4vhobyjf/سبقت_در_کار_نیک1.mp3.htm بعد برای تقویت مهارت های ظریف انگشتان و هماهنگی بیشتر چشم و دستان،در حالی که آیه رو تکرار می کردند به علی کوچولو قصه مون کمک می کردند تا بند کفش های خود را ببند...
20 مرداد 1395

گزارش از کلاس پیام شادمانی(تتفکروا)

  آیه ی این جلسمون، در مورد فکر کردن بودن بود؛ پس در مورد چیزهایی که بچه ها می توانند در موردش فکر کنند با هم گفتگو کردیم؛ بچه ها فکر کنیم چه جوری می توانیم به مادر و پدرمون کمک کنیم؟   صوت آیه ی  بالا را از اینجا دانلود کنید. http://uplod.ir/3isfst19o49x/تتفکروا1.mp3.htm فکر کنیم وقتی برادر یا خواهر کوچکمان اسباب بازی ما را برداشته،چه جوری بدون این که او گریه کند،وسیله خودمان را پس بگیریم؟ در مورد نعمت هایی که خدای مهربون بهمون داده فکر کنیم. فکر کنیم چه جوری خودمون رو سرگرم کنیم و چه بازی هایی انجام بدهیم؟ بعد همه ی بچه ها &la...
3 مرداد 1395

گزارش از کلاس نویسنده کوچولو( جلسه اول)

  کلاس « نویسنده کوچولو» کلاسی است که در دل آموزش مهارت های نوشتن و نویسندگی،به انتقال مفاهیم دینی و اخلاقی می پردازد. کلاس «نویسنده کوچولو» بلافاصله بعد از کلاس« پیام شادمانی» برگزار می شود و چون آیه ی این جلسه کلاس قرآن« پیام شادمانی» در مورد اسراف نکردن بود و ذهن بچه هادر مورد این موضوع آماده بود ،از نویسندگان کوچک خواسته شد که تخیل خودشون رو درمورد متن زیر ادامه بدهند و داستان رو کامل کنند: « داشتم یه سیب می خوردم که سیب رو نصفه پرت کردم زمین،ناگهان من،تبدیل به سیب شدم و....» ادامه ی داستان توسط دانش آموزان کلاس ا...
29 تير 1395

گزارش از کلاس پیام شادمانی(کلوا واشربوا ولا تسرفوا)

  بعد از مرور آیات جلسه های گذشته،در مورد مصادیق اسراف نکردن،با بچه ها صحبت کردیم.   آیه این جلسه مون درمورد اسراف نکردن بود. سپس چشم هر کدوم از بچه ها رو بستیم،دوستان او باید آیه تدریس شده رو می خواندند و کسی که چشم او بسته بود باید خوراکی که در اختیارش قرار داده شده بود رو اعلام می کرد که چه خوراکی هست؛ گیلاس،خیار،گوجه،نان،بیسکوییت و یا ... بعد بازی«لب خوانی» انجام دادیم؛ نام یک خوراکی و غذا توسط یکی از بچه ها لب خوانی می شد و دوستان او باید نام خوراکی رو حدس می زدند. بازی آخر هم،«تلفن بازی با نام خوراکی ها» بود. مر...
28 تير 1395
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد