کوچولو بیا یارآقا باشیم ۶3 (خلاصه نمایش

"​بسمه تعالی"

🤔نمایش "خورشید پشت ابر" بارها و بارها توسط دوستان سفینه ای اجرا شده و لبخند رضایت روی لب های یاوران کوچک مهدی (عج) آورده،امسال که به خاطر شرایط پیش اومده(کرونا) امکان اجرای حضوری نداشتیم،متن خلاصه تر شد و توی جشن های خونگی توسط خود بچه ها اجرا شد، این هم یه نمونه اش:
"نمایشنامه خورشید پشت ابر":
شخصیت ها: کبوتر،عنکبوت،زنبورعسل،جغد دانا،خورشیدو ابر
هوا تاریک میشه و خورشید میره پشت ابر
عنکبوت به کبوتر میگه: انگاری می خواد بارون بگیره برو برای خودت سر پناهی پیدا کن تا خیس نشی.
با صدای رعد و برق، زنبورعسلی میزنه زیر گریه
عنکبوت می پرسه چی شده؟،چرا گریه می کنی؟
زنبورعسل میگه:
درست نگاه کن و ببین     تاریک شده چقدرزمین
خورشید خانوم مهربون    دیگه نیستش تو آسمون
خورشید خانوم بیا بیا     برگرد اینجا به شهر ما

🕊کبوتر وارد صحنه میشه: آهای خبر!خبر!خبر!
خبر دارم براتون: خورشید خانوم طفلکی، گیر کرده پشت ابرا!!!
🐝زنبور عسلی میگه: بیاید بریم پیش عمو جغد دانا اون از همه داناتره
...
عموجغد دانا: سلام بر همگی
همه سلام می دهند.
زنبور عسل میگه: عمو جغد جون، خورشید خانوم رفته از پیشمون!!!

عنکبوت: یه عالمه کار دارم،باید کلی تار ببافم، تو این نور کم که نمیشه!!
عمو جغد: میدونم عزیزم باید فکر کنیم،چاره کنیم
کبوتر: عمو جغد اگه همه مون دعا کنیم و از خدا بخوایم،خورشید خانم برمیگرده؟
عمو جغد: بله باید دعا کنیم،آفرین کبوتر خانوم اما کافی نیست،باید مهربونی کنیم،دیگران رو اذیت نکنیم.
عنکبوت: یعنی همه مون مثل خورشید مهربون بشیم؟
جغد دانا: آفرین عزیزم.
زنبور عسلی: مثلا به مامان و بابا کمک کنیم.
کبوتر: این طوری همه مون مثل خورشید می شیم 
نور میدیم تا آسمونا     دور می کنیم تاریکیا
عمو جغد دانا: ابرا رو دور می کنیم     خورشید و آزاد می کنیم.
خورشید از پشت ابر، بیرون میاد.

بعد همه با هم میگن:
آی شیعه ها    مسلمونا     تو آسمون شهر ما
هزار و چندین ساله که     خورشید رفته پشت ابرا
خورشید ما                   امام زمانه
ابر تیره                      بزار بتابه 
آهای بچه ها               آهای غنچه ها 
مهدی زهرا               صاحب زمونه
دل نگرونه                منتظرمونه
بیاین همه با هم بگیم
همه هستیم یار تو آقا​​​​​​

خلاصه نمایشنامه:

زهرا نورانی

فروردین۹۹