تولد آی تولد

"به نام خدا"

🙂تولد یه گل دختر خوب:

😀قرار بود بچه ها شاد بشوند و شادی کنند بدون آهنگ و بزن و برقص!

😉بچه ها کلی بازی کردند؛تو بازی اول، با گیره مخصوص، شمع های مختلف تولد رو، با تشویق دوستانشون باید بلند می کردند و علاوه بر هیجان، به هماهنگی و تقویت چشم و دستانشون کمک میکردند:

🙂تو بازی بعد، وقتی مجری می گفت:" تولد"، باید می نشستند و دستانشون رو جمع می کردند و با شنیدن کلمه ی "مبارک" بایدمی پریدند هوا؛چند بارپشت سرهم از یک کلمه استفاده کردن، هیجان خوبی رو به جشن می داد:

😉بچه ها به یک خط ایستادند و هدیه ای رو در دست گرفتند و مجری مشغول خواندن شعر زیر شد و هر جا شعر رو قطع می کرد و هدیه در دست هر کسی میموند اون دوست عزیز باید سر جای خودش می نشست:

😉و اما شعر:

من هدیه تو هستم

خدای مهربونم

مامان و بابام می گن

من، غنچه ی خونه مونم

من اومدم به دنیا

دنیا چه قدر قشنگه

دنیای تو خدا جون

قشنگ و رنگارنگه

تولدم چه خوبه

لبام شد از خنده پر

من و تو آفریدی

خدا جونم تشکر(۲) 

😇نمایش خلاق" بزرگ ترین آرزوی دنیا" در مورد ظهور آقا امام زمان(عج) رو اجرا کردند:(متن نمایشنامه در بخش آرشیو نیمه شعبان موجود هست.)

😇شعر"خدا چه مهربونه"خوانده می شد و کارهایی که توی شعر خواسته شده بود انجام می شد مثل، بوییدن گل، دویدن،پریدن و...

😇و اما شعر "خدا چه مهربونه":

خدا چه مهربونه(۲)

هر چی داریم از اونه

وقتی که چشم و وا می کنیم

با اون نگاه می کنیم

وقتی گلی می بینیم

بو می کنیم با بینی

دستا برا گرفتن

آوردن و نوشتن

پاها برا دویدن

از روی جوی پریدن

شکر می کنیم خدا رو 

که داده این چیزا رو(۲)

🙂بچه ها و درست کردن پازل مهدوی:

😇شعر و قرآن خواندن گل دخترمون که تولدش بود؛

🙂پارچه و نیفتادن توپ ها و خواندن شعر تولد زیر؛

بارون ریزه میزه

کوچولوی ما عزیزه

روی سرش می باره

بارون نقل و پولللک(هی)

تولدش مبارک(۲)

اتل متل پرنده

باباش داره می خنده

نشسته پیش مامان

این گل ناز کوچچچک(۲)

تولدش مبااارک(۲)

خدای مهربونم

خدای آسمونم

کاری بکن همیشه

سالم و خندون باشه

این گل ناز کوچک

تولدش مباارک(۲)

خدا جونم تشکر

تو خیلی مهربونی

خدای این زمین و

خدای آسمونی

این گل خوشگل تو

هدیه به دنیا دادی

اومده و با خودش

آورده کلی شادی(۲)

خدا جونم تشکر

چه بچه ای داریم ما

تولدش رسیده

دوستش داریم یه دنیا(۳)

😉وقتی ریتم خواندن تند بود باید پارچه رو با سرعت بیشتر تکان می دادند و می پریدند و وقتی ریتم آروم بود با سرعت کم تر این کار رو باید انجام می شد، صدای خنده بچه ها تو این بازی رو خیلی دوست دارم؛

😂بچه هایی که شلوغ می کنند یکی از بهترین راه حل هابرای همراه کردنشون، مسیولیت دادن به اون ها و در گیر کردنشون هست؛مثل این گل پسر!

😉قرار بود فشفشه بازی بکنند که با توجه به فضای در اختیارمون،مقدور نشد؛ توی این بازی بچه ها در یک خط می ایستند و نقش فشفشه رو بازی می کنند یعنی دست هاشون بالا هست و با گفتن، فشفشه ها "روشن"،می دوند و در انتهای مسیر به بالا می پرند:این بازی، بازی خوبی برای با نشاط شدن هست، امتحان کنییید!

🤗اجرا و ایده:

مرثا نورانی

🤗با تشکر از خانم نصیری عزیز

🤗و تشکر از مسیولین و مربیان خوب مهد نیکان