کاشتن بذر انتقام جویی!!
دیروز در یک مهمونی بودم.
در راهرو، پای یک دختر یک و نیم ساله، به یک اسباببازی گیر کرد و به زمین خورد.
اطرافیان هر کاری کردند برای آرام کردن دختر کوچولو، اما تمامی تلاشها بیفایده بود تا این که آقای پدر از راه رسید و گفت: «کی دختر منو اذیت کرده؟» و شروع کرد به زدن دیوار و اسباببازی که به پای دختر کوچولو گیر کرده بود و تکرار این جملات: «ای دیوار بد...» دختر دیگر آرام شده بود و همینطور که در بغل مادر خود، اشکهای روی گونهاش را پاک میکرد، مادر برای اطرافیان توضیح می داد که اگر آقای پدر، چنین کاری را انجام ندهد، دخترک به گریه کردن خود ادامه میدهد!
با خودم فکر کردم، این بار مقصری وجود نداشت و با زدن آقای دیوار و آقای اسباببازی، همه چیز، ختم به خیر شد، ولی اگر پای کودک دیگری در میان بود که او هم نه از سر شرارت، بلکه به اقتضای کودکی، دخترک را به زمین میانداخت، واکنش و عکسالعمل این پدر و مادر جوان به چه صورتی میبود؟؟!
این حرکت را در پدر و مادرهای قدیمی دیده بودم و شنیدن این جملات، برایم جدید نبود، ولی این بار باورم نمیشد که یک پدر و مادر جوان و به عبارتی، امروزی و تحصیلکرده، چنین رفتاری را داشته باشند و به جای ملکه کردن گذشت، همدلی و صبوری که با فطرت پاک کودکان انطباق بیشتری دارد، ناخواسته بذر تلافی کردن و انتقامجویی را از همان کودکی در دل فرزند خود بکارند، بدون اینکه حتی خودشان هم اطلاع داشته باشند!
بیایید به عنوان پدر و مادر، کمی دقیقترعمل کنیم و باور کنیم بچهها، آیینه و بازتاب اعمال و رفتار ما خواهند بود.
نویسنده:مرثا نورانی
منبع:سایت الو مامان