آیا عذرخواهی کردن از دیگران، مهارتی یاددادنی است؟
هنوز نیمساعت هم از شروع میهمانی نگذشته بود که سروصدای بچهها بلند شد. طبق معمول، دعوا، سر یک تکه کوچک اسباببازی بود که اگر تنها بودند، شاید حتی نگاهی هم به آن نمیاندختند؛ ولی حالا، هر کدامشان، یک ساز میزد و هیچکدام حاضر نبودند کوتاه بیایند. قبل از اینکه کار به جاهای باریک کشیده شود، مامانها وارد عمل شدند. برایم عجیب بود؛ یکی از مادرها، با عصبانیت، از پسرش میخواست از همه عذرخواهی کند و مادر دیگر، دخترش را که در ظاهر، تقصیرکار اصلی بود، بغل کرده و هیچ واکنش خاصی نشان نمیداد و من که آن زمان، هنوز مجرد بودم و فقط برای کنجکاوی، به دعوای بچهها سرک کشیده بودم، با خو...