سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

مسافر قطار کوچولو (20) (گزارش جشن خواهر و برادر بهشتی)

1402/3/8 10:43
نویسنده : یکی از ما
1,487 بازدید
اشتراک گذاری

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام ای حضرت سلطان عشق

یاعلی موسی الرضا،ای جان عشق

سلام سلام به همگی،عیدتون مباررک،چه عیدی؟، بله ما تو دهه کرامت هستیم که اولش تولد بانوی مهربان،"حضرت معصومه(س)"هست و آخرش هم میلاد امام مهربان(ع)،امام رضا(علیه السلام)،امام هشتممون هست.

پنجره رو وا کنید.

خورشید رو پیدا کنید

آب بپاشید تو ایوون 

گل بکارید تو گلدون

عید اومده بچه ها 

باشه مبارکه شما

بنیاد سفینه مثل هر عیدی دوباره جشن گرفت . عجب جشنی، یه جشن متفاوت 

کار سختی بود، اما تجربه ی خوب و شیرینی بود.

یه سالن پر از دختر از 4 سال تا 14 سال.

و اونوقت ما باید برای سرگرمی تمام مدعوین برنامه ی مختص خودشون رو اجرا می کردیم.

جشن خوبی بود و حسابی به همه خوش گذشت. چون کلی بازی داشتیم.

بازی اول :  توی این بازی مجری ها دست می زدن و بچه ها باید با توجه به مدل دست زدن مجری ها کارهای مختلفی رو انجام می دادن.یعنی اینکه مجری ها اگر یه انگشتی دست می زدند بچه ها باید می نشستند، اگر دو انگشتی بچه ها می ایستادند و اگر دو تا دست رو به هم می زدند بچه ها باید بالا و پایین می پریدند و شعر زیر رو می خوندند.

تو روز دختر بپر و بپر
تو روز دختر بپر و بپر

چه شاده دختر بپر و بپر
عزیزه دختر بپر و بپر
تمیزه دختر بپر و بپر
چه نازه دختر بپر و بپر
ملوسه دختر بپر و بپر
تو روز دختر بپر و بپر

(این شعر برگرفته از  گروه شیعه کوچولو هست.)

بازی دوم: بازی  با حلقه هولاهوپ بود. توی این بازی بچه ها باید ابتدا حلقه ای رو که قطعه هاش از هم جدا هستند رو به هم متصل کنند و اونوقت حلقه رو از بالای سر خودشون رد کنند و به زیر  پاهاشون  بیارن و دوباره از زیر پاهاشون رد کنند و  به بالای سرشون بیارن و در همین حین یک مسیری رو طی کنند و تصور کنند که در حال طی کردن مسیر  حرم هستند. هیجان کار وقتی بالا می رفت که بچه ها باید همین مسیر رو به صورت عقب عقب و برعکس بر می گشتند. در این زمان مجری ها شعر زیر رو می خونن.

رضا(ع)که نور خداست        امام هشتم ماست

رئوف و مهربونه                 دردامونو می دونه

می کنه مارو دعوت            می ریم مشهد زیارت

اونجا مثل بهشته                پر شده از فرشته

 بازی سوم: نمایش خلاق با عنوان پدرش به فدایش در مورد حضرت معصومه سلام الله علیها بود.

متن نمایش 

مجری: یه روزی از روزها اون قدیم  قدیما تعدادی از شیعیان برای دیدن امام شون امام کاظم (علیه السلام) مهربون و پرسیدن سؤال هاشون راه افتادند رفتند به سمت مدینه.

نفر اول: همه چیز حاضره؟

 نفر دوم:  بله

نفر سوم: تمامی سؤال ها رو یادداشت کرده ایم؟

نفر اول: بهتره زود تر حرکت کنیم.

مجری: بچه ها اون موقع ها که مثل الان تلفن و موبایل و چیز های این شکلی نبوده که همه بتونن از هم خبر بگیرند. وقتی این دوستای مهربون به مدینه رسیدند، امام کاظم (علیه السلام) در مدینه نبودند و به مسافرت رفته بودند. پس اون ها سؤال‌های خودشان رو به حضرت معصومه (سلام الله علیها) که اون موقع یک دختر خانوم کوچولو بودند، دادند.

فردای اون روز یک بار دیگه به منزل امام رفتند ولی هنوز ایشان برنگشته بودند. پس مجبور شدند کاغذهای خودشان را پس بگیرند، تا توی سفرهای بعدی سؤال های خودشون رو بپرسند ولی یه اتفاق عجیبی افتاده بود.

نفر اول: نگاه کنید.

 نفر دوم: جواب همه سؤالات ما داده شده.

 نفر سوم: راست میگین چه کسی اونها رو به این خوبی جواب داده؟

 مجری: بله بچه ها حضرت معصومه (سلام الله علیها) جواب همه سؤال های اون ها رو داده بودند.

آنها بعد از اینکه جواب سؤالاتشون رو گرفتند از شهر مدینه رفتند.

اتفاقاً در راه امام کاظم (علیه السلام) را دیدند و ماجرا را برای ایشان تعریف کردند وقتی امام جواب سؤال ها رو دیدند سه بارفرمودند : فداها ابوها: پدرش به قربانش، پدرش به فدایش، یعنی الهی بابایی قربونت بره دخترگلم.

 

بازی چهارم: بازی سلام دادن به حضرت معصومه سلام الله علیها بود.

توی این بازی بچه ها باید حواسشون رو جمع می کردن و هر کاری که مجری می گفت رو انجام می دادند.

دستا رو سر، دستا روپا، دستا رو چشم، دستا رو پیشونی، دستا رو دل ، دستا رو سینه 

حالا بچه ها جون بیاین همینجوری که دست ها رو سینه است یه سلام خوشگل به حضرت معصومه سلام الله علیها بدیم

دستا همه رو سینه 

همه بدیم سلامی

به حضرت معصومه

السلام السلام ای بانوی مهربان

السلام السلام ای بانوی مهربان

(این بازی برگرفته از  گروه شیعه کوچولو هست.)

 بازی پنجم:  این بازی شامل دو مرحله است . توی مرحله ی اول بچه ها باید لباهنگ رو اجرا کنند یعنی شعری رو که مجری می خونه لب بزنند. 

توی مرحله ی دوم بچه ها باید از حافظه شون کمک بگیرند و هر مقدار از شعر رو که حفظ شدن بخونند.  

شعر مجری

دست رو سینه ام می ذارم به احترامت بانو

جاری می شه رو لبام ذکر سلامت بانو

سلام ای دختر موسی بن جعفر

سلام ای دختر زهرا و حیدر

 بازی ششم:  این بازی بازی ماهیگیریه. توی این بازی دو گروه دو نفره از بچه ها شرکت می کنند. روی ماهی ها برای هر گروه یه سری کلمات نوشته شده که این کلمه ها مربوط به احادیث امام رضا علیه السلام هستن.

یکی از بچه ها باید ماهی گیری کنه و دیگری باید کلمات رو طوری کنار هم بچینه که حدیث رو بسازه.

احادیث 

1- نشانه ی عاقل بودن، مهربانی با مردم است.

2- به دیدار یگدیگر بروید تا دوستی هایتان،محکم تر شود.

در آخر هم، جشنواره کیک های خوشمزه که توسط خود بچه ها پخته شده بود، طعم شیرین محبت اهل بیت توی دل های کوچیک و ذهن های پاکشون نهادینه شد.

ایده پرداز: مرثا نورانی

اجرا: مرثا نورانی، ملیکا نورانی

تهیه وتنظیم: ساجده طالبی

مکان اجرا: آستان مقدس امامزاده اسماعیل تهران

با تشکر از خانوم محمودی و دوستانشون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد