سفینه

   این جلسه،یه کلاس خوب و شاد با حدیث امام حسن مجتبی(ع) در مورد خوش اخلاقی رو تجربه کردیم. بچه ها با پوست گردوهایی که به دو نیم تقسیم شده بودند و با رنگ انگشتی رنگ شده بودند با شمردن اعداد و نحوه ی نوشتن اعداد یک تا ده آشنا شدند. بچه ها همین جور که حدیث رو تکرار می کردند،تاس اعداد رو می انداختند و عدد روی اون رو می خواندند. بچه ها هواپیمای شادی درست کردند و شادی و خوشحالی رو به پرواز در آوردند. بچه ها نور بازی کردند؛ باید نوری که روی دیوار انداخته می شد رو می گرفتند و کسی که بهتر حدیث رو تکرار می کرد می توانست چراغ قوه رو بگیرد...

  ...

  جشن عبادت ویژه ای شد؛ بچه ها بعد از خواندن نماز شکر به خاطر این که خدای مهربون اون ها رو برای بندگی خودش انتخاب کرده،در اول وقت،نماز مغربشون رو خواندند. قبل از برگزاری نماز،راهکارهای یه نماز خوب خواندن مثل ؛سلام دادن به امام حسین(ع) و حضرت حجت(عج)، اذان و اقامه رو گفتن(هر کس قبل از خواندن نماز،اذان بگوید،دو صف فرشته به او اقتدا خواهند کردو اگر اقامه را بگوید،سه صف از فرشتگان)،به فرشته های نازنین یاد آوری شد. و یادآوری این نکات  که مسواک زدن،عطر زدن و نماز خواندن با مهر کربلا،ثواب نماز رو زیادتر می کنه. بچه ها بازی لب خوانی با واژگان مرتبط با جشن عبادت مثل: جشن عب...

  تولد علی آقای یک ساله بود؛ مادر و پدرش دلشون می خواست تولدی در شان یاور کوچولوی امام زمان(عج) بگیرند. مهمون کوچولوهای علی کوچولو"نمایش خلاق شهر رنگین کمان' رو بازی کردند.(متن نمایشنامه در قسمت آرشیو (در قسمت جشن نیمه شعبان)موجود هست.) و قول دادند تا با کمک همدیگه سیاهی ها رو از بین ببرند و ان شاالله در زمینه سازی ظهور امامشون(عج) نقش آفرین باشند، ان شاالله. بچه ها بازی "کدوم جمله؟،کدوم تصویر؟" رو انجام دادند.(مجری جمله ای مرتبط با زمان ظهور امام زمان(عج) رو می گفت و بچه ها باید تشخیص می دادند با کدام یک از تصاویری که رو به رویشان هست،جمله مرتبط است.) ...

  این جلسه،با سلام به امام حسن عسکری(ع)(چون میلادشون بود.) و حدیث امام علی (ع) آغاز شد. جذاب ترین بخش این جلسه ،بازی زیر بود: برای این بازی یه صفحه محکم داریم(جعبه ی پیتزای محکم) که با رول دستمال کاغذی که از وسط نصف شده و به کف آن چسبانده شده و کاغذهایی که روی هر رول زده شده ، مسیر جذاب و هیجان انگیزی رو برای توپ بازی گوش ما فراهم کرده است: بازی بدین صورت هست که بچه ها رنگ مورد علاقه شون رو انتخاب می کردند،مثلا: صورتی،حالا تا بچه های دیگر حدیث مد نظر رو تکرار می کردند،می بایست توپ از کانال و تونل صورتی رنگ عبور داده می شد. بچه ها حین تکرار حدیث،بازی تعادل...

  ​​​​​​با نام و یاد خدا و سلام به امام حسن عسکری(ع) که میلادشون بود،کلاس آغاز شد. بچه ها با کاردستی"حالت های مختلف چهره آدم برفی" حس و حال زمستوتی رو با خودشون به کلاس آوردند؛ برای این کاردستی، به دو لیوان یک بار مصرف کاغذی که ترجیحا سفید باشه نیاز دارید،روی لیوان اول، دو دایره(سر و بدن ادم برفی) رو می کشید و بعد با نوک خودکار (به صورت ضربه زدن) دایره کوچکتر رو در می اورید؛ این کار را می توان با چاقو یا کاتر انجام داد ولی برای بچه ها خطرناک هست و بد آموزی داره ولی با خودکار، خطری اون ها رو تهدید نمی کنه. بعد روی لیوان دوم،حالت های مختلف چهره مثل خندان و شاد،نار...

  سینی  یکبار مصرف کیک را، به خوبی شسته بودم،قرار شد با قرار دادن این سینی، روی سر هر کدام از بچه ها،تصاویر جالب و خلاقانه ای توسط بچه ها،آفریده شوند،هیجان بچه ها وصف ناشدنی بود. آیه ی این جلسه مون در مورد خود قرآن بود: داستان حضرت نوح(ع) را با کمک بچه ها،بازگو کردیم: بچه ها نقاشی کشیدند و آن ها را تبدیل به پازل کردند: و آخر سر هم بازی های تمرکزی،زینت بخش کلاسمان بود: مربی: مرثا نورانی ​​​​ ...

  توی کلاس،با وسایل ساده و حتی دور ریز،بازی های جذاب،خلاقانه و آموزنده انجام می دهیم تا بچه ها یاد بگیرند نگاه خلاق داشته باشند.   واما حدیثمون:   این جلسه مون،پر بود از بازی های تعادلی و استقبال خوب بچه ها از این بازی ها: چون تو ماه ربیع الاول،این جلسه مون برگزار میشد،بچه ها بازی "کدوم جمله؟ کدوم تصویر ؟(مهدوی)(برای توضیح بیشتر به قسمت آرشیو در نیمه شعبان مراجعه کنید.) رو هم بازی کردند: مربی: مرثا نورانی ...

  آیه ی این جلسه در مورد نظافت و پاکی لباس ها بود،در مورد این موضوع نظر بچه ها رو جویا شدم. عکس پیراهن و شلواری رو، روی کاغذ کشیده بودم و روی آن چسب نواری زده بودم،با ماژیک، لباس مثلا آلوده می شد و بچه ها با برس شستشو،لباس را پاکیزه می کردند و آیه رو تکرار می کردند. بعد،به کمک بچه ها، لباس هایی رو کشیدیم و بچه ها اون ها رو رنگ کردند و پس از دوربری آن ها،لباس ها رو مثلا شسته و روی طناب پهن کردیم؛ در طی تمامی این مراحل بچه ها آیه و شعر مرتبط رو تکرار می کردند. وبعد هم،انواع بازی ها  با طناب رو داشتیم؛ طناب زدن،از زیر طناب رد شدن؛ چون زی...