سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

در این شب ها(شب های ماه رمضان)در برج میلاد تهران چه می گذرد؟

1393/5/2 9:35
نویسنده : یکی از ما
3,802 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

کلاه قرمزی

تو شب های ماه رمضان در برج میلاد تهران،چندین جشنواره برپا است.

 گزارش ما،بخش های جذاب سرای کودک و نوجوان و تفریح و سرگرمی را پوشش می دهد.

وقتی داشتیم می رفتیم با خودم می گفتم:«چیز جذاب و خلاقانه خواهیم دید یا نه؟!»سوال

خوشحالآرام بودم که در پایان جواب سئوالم مثبت بود،مثلا:

غرفه پخت نان:

به بچه ها خمیر نان و وسایل مورد نیاز مثل «وردنه» داده شده بود و بچه ها خمیر هایشان را باز می کردند و بعد نان آن ها مقابل چشمانشان روی تنور قرار می گرفت و در پایان نان دست پخت خودشان را میل می کردند و به نظرم خوردن دست پخت خودشان برای بچه ها جذاب بود و حس نانوا شدن حس متفاوتی بود.

پخت نان

غرفه ی بچه های دیروز:

چه قدر این غرفه به من چسبید؛عملا نوستالژی و تداعی خاطره برای دهه ی شصتی ها بود.

غرفه با نوار کاست،تلویزیون های قدیمی،تخته سیاه و نیمکت های درب داغون! و عکس هفت سنگ تزیین شده بود...

بچه های دیروز

بازدید از برج میلاد در این شب ها را دست ندهید شاید تجربه متفاوتی برای شما باشه!

نمایش

 

 

نوار کاست

غرفه با نوار کاست،تلویزیون های قدیمی،تخته سیاه و نیمکت های درب داغون! و عکس هفت سنگ تزیین شده بود.توی این غرفه به دهه شصتی ها که الان حدود سی سال (کمی بالا و پایین) سن داشتند دیکته گفته میشد با مداد گلی و مداد سیاه و زیر آن ها نوشته می شد:فردا با ولی ات بیا مدرسه یا از فلان کلمه دو صفحه به عنوان جریمه نوشته شود و...

کلاس

و آخر سردیکته ها را روی دیوار می زدند؛غرفه بامزه و خلاقانه ای بود!!

دیکته

حضور روحانیان جوان در غرفه های قصه نقاشی قرآنی،برگزاری مسابقات(مسابقات به صورت خانوادگی برگزار می شد؛آقای روحانی لپ تاپ داشت و ویدئو پروژکتور،سئوالات  حال و هوای دینی داشت و قاعدتا پاسخ به هر سئوال رفتن به مرحله ی بعدی را در پی داشت.)،ایجاد اشکال جالب با قیچی آن هم با سرعت و... در تو این آرامش را ایجاد می کرد که چه خوب که دیگر این نگاه جا افتاده که برای انتقال مفاهیم دینی باید با زبان کودکی و شیوه های کودک پسند ارتباط را برقرار کرد که شاید چندی پیش این موضوع خیلی کم رنگ بود؛شاید تنها، آقای راستگو یکه تاز این معرکه شناخته می شد.

نقاشی با شن و تصویر سازی با سنگ های رنگی هم مشتریان خاص خودش را داشت.

سنگ

در قسمت اسباب بازی و عملا شهربازی؛

دایناسور

سوارشدن بر دایناسورها،شنیدن صدایشان و روشن شدن چشمهای آن ها،حس جدید و متفاوتی را در بچه ها ایجاد می کرد.

پینت بال لیزری مخصوص کودکان هم که پر مشتری ترین اسباب بازی شهربازی بود که به سرعت بلیط آن به پایان می رسید.

پینت بال

ایده «بازی خانه فکری » هم الحق و الانصاف جالب بود؛ آن ها براین باور بودند که مثل کتابخانه های عمومی،در سطح شهر مراکزی وجود داشته باشند که مردم بیایند با راهنمایی مشاوران،با هم بازی کنند،بازی ها را امانت بگیرند و در صورت تمایل با قیمت مناسب آن را تهیه کنند!

بازی

در مجموع، به نظرم بازدید از برج میلاد در این شب هاارزش یکبار رفتن را حتما دارد؛پس فرصت را از دست ندهید:برنامه ها از افطار شروع می شوند و تا ساعت دو نیمه شب ادامه دارند.

گزارش گر و تهیه و تنظیم: مرثانورانی.

 

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد