سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

شعرکودکانه روزه

1392/4/16 16:55
نویسنده : یکی از ما
2,621 بازدید
اشتراک گذاری

  کوزه 

 «بابا و روزه»

دست بابام کوزه بود.

یادش نبود روزه بود.

می خواست که آب بنوشه

گفتم بابا به افطار

چیزی نمونده انگار

بابا جونم تا شنید

زد زیر خنده ،خندیدخنده

 

شاعر :پیوند فرهادی ،تهیه وتنظیم:رضوی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مریم حقی
15 تیر 92 12:21
سلام متاسفانه تاکنون در زمینه نمایشنامه نویسی فعالیتی نداشته ام و شرمنده از اینکه نمیشه کمکتون کنم. باتشکر موفق باشید التماس دعا
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد