«عیدمهدی(2):جشن چشمه زندگانی»

«به نام خالق زیبایی ها»

باز هم، یک سری ایده های جالب و جذاب به مناسبت میلاد حضرت قائم (عج) ویژه کودکان، که «بنیاد سفینه » در این روز های عزیز و قشنگ در چندین جا از جمله خانه کودک آفرینش (واقع در :خ  نوبنیاد،کوهستان چهارم) برگزار کرد را تقدیمتان می کنیم:

«به نام خالق زیبایی ها»

باز هم، یک سری ایده های جالب و جذاب به مناسبت میلاد حضرت قائم (عج) ویژه کودکان، که «بنیاد سفینه » در این روز های عزیز و قشنگ در چندین جا از جمله خانه کودک آفرینش (واقع در :خ  نوبنیاد،کوهستان چهارم) برگزار کرد را تقدیمتان می کنیم:

ابتدا قرار بود مهمانان کوچولو یاور کوچک امام خودشان بشوند؛برای این کار توی فضای باز چندین بازی به همراه مربیان انجام دادند؛برای مثال: به صورت دایره وار بچه ها روی زمین نشسته اند و دستانشان را در پشت کمرشان قرار داده اند. اولین بار را خود مربی شروع می کند و بعد از آن به خود بچه ها سپرده می شود. مربی دور بچه ها می چرخد و به صورت آواز می خواند:

«فرشته ام فرشته»،جواب بچه ها:« فرشته کی هستی؟» 

مربی:« فرشته ی یه بچه»، جواب بچه ها:«اسمش چیه اون بچه؟» 

مربی با قرار دادن بازوبندی که روی آن طراحی شده «یاور کوچک مهدی(عج)»در دست یکی از  بچه ها، او را برای یاوری امام خود انتخاب می کند و حالا اوست که بایستی زیرکی و چالاکی خود را به معرض نمایش بگذارد و مربی را بگیرد. سپس او، بعد از انتخاب فرد دیگری همین فرایند را تکرار می کرد.

بعد، از سرسره بادی بزرگی سر می خورد.

دیدن چهره های بچه ها بعد از مواجه شدن با استامپ و مقوای بزرگی که روی آن یاوران کوچک مهدی (عج) نوشته شده بود، دیدنی بود.

مراحل ثبت نام در سپاه یاوران کوچک آقا امام زمان(عج):

انجام چندین بازی حرکتی جذاب(مثل:بازی فرشته ام فرشته)،تحویل بازو بند،سرخوردن،زدن انگشت در استامپ ومقوا،نوشته شدن اسم و سنشان در زیر اثر انگشت و بستن بازوبندها.

خاطره:محمد میگفت:«من می خوام با صلوات یاور امام زمان بشم.» وقتی انگشت کوچکش را تو استامپ می زد صدای صلوات قشنگی همه جا را عطر آگین کرده بود.

بعد،بچه ها به سالن بزرگی هدایت می شدند که در آن جا با مسابقات کودکانه مهدوی و مداحی های کودکانهجشن میلاد امام خودشان را برگزار می کردند و لذت می بردند.

سپس،چهار چشمی منتظر:نخودچی،فلفلی،فندقی ،فسقلی و مادربزرگشان بودند که با بازیگوشی ها و شیطنت های کودکانه ،مادربزرگ برایشان مفهوم «انتظار» را توضیح داد.(متن کامل این نمایش،به زودی روی همین وبلاگ قرار می گیرد؛منتظر باشید.)

تازه، به اصل کار می رسیم یعنی کارگاه های که بر مبنای فراز هایی از زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه به شکل و شیوه ای جذاب طراحی شده بود.

البته هیچ یک از فراز ها به بچه ها گفته نمی شد و تنها مربیان در جریان بودند و با زبانی کودکانه اصل مفهوم را به آن ها منتقل می کردند.

 1-ایستگاه اول برمبنای این فراز طراحی شده بود؛«السلام علیک یا حجه الله فی ارضه»(سلام بر تو ای حجت و دلیل روشن خدا در زمینش).

پس بچه ها به صورت دایره ای روی زمین نشسته بودند . با هم دعای سلامتی آقا امام زمان (عج)را زمزمه کردند و بعد همان طور که دستانشان را به هم داده بودند و می چرخیدند با صدای بلند می گفتند:

ما گلیم ،ما شیعه ایم                     اماممون رو دوست داریم

اگر اونو نشناسیمش                نادون می شیم،روی زمین ولو می شیم.

اگر اونو بشناسیمش                مهدوی می شیم، مهدوی می شیم.

 2-ایستگاه دوم برمبنای این فراز طراحی شده بود؛«السلام علیک یا عین الله فی خلقه»»(سلام بر تو ای چشم خدا در میان آفریدگانش.)

بچه ها می بایست با چشمانی باز و دقت فراوان به دنبال نقشه راه بگردند.این هم تصویر

نقشه:

 3-ایستگاه سوم برمبنای این فراز طراحی شده بود؛«السلام علیک یا نور الله الذی یهتدی به المهتدون و یفرج به عن المؤمنین.»(سلام بر تو، ای نور خدا که با آن نور هدایت می کنی هدایت شدگان را و با آن مؤمنان را شاد می سازی.)

قسمتی از کارگاه با نورپردازی زیبا و ریسه های نورانی به اسم حضرت مهدی (عج) تزیین شده بود و زیر این چراغ ها به تعداد بچه ها بادکنک هایی تعبیه شده بود که داخل آن ها ،نقشه راه قرار داده شده بود .بچه ها با نور هدایت امام زمانشان نقشه ها را پیدا می کنند و شاد می شوند.برای شاد کردن هر چه بیشتر فضا ،از برف شادی،فشفشه و بمب شادی(در لوازم التحریر فروشی ها موجود است.)استفاده شد.

 4-ایستگاه چهارم برمبنای این فراز طراحی شده بود؛«السلام علیک ایها المهذب الخائف»(سلام بر تو، ای پاکیزه کننده ی ترسان.)

بچه ها نقشه بدست ،می بایست مطابق آن ،از باتلاقی که در آن گیر کرده بودند خودشان را نجات بدهند ؛به گونه ای که کثیف نشوند و از روی سنگ های طراحی شده، به سلامت عبور کنند.و بعد ،مرحله گذشتن از غارها است که با دقت هرچه تمام تر این مرحله نیز به پایان میرسد و بعد از پریدن از چند مانع به ایستگاه پنجم می رسیم.

 5- ایستگاه پنجم برمبنای این فراز طراحی شده بود؛«السلام علیک ایها الولی الناصح»(سلام بر تو، ای دوست نصیحت کننده).

ایستگاه قبل به گونه ای طراحی شده بود که بچه ها بر اثر فعالیت بالای بدنی ،تشنه شوند.مربی رو به همه ی بچه ها:«بچه ها، چه حسی دارین؟ تشنه شدین؟چی کار کنیم از تشنگی نجات پیدا کنیم؟آفرین آب بخورین، شربت بخورین...»

بطری های کوچک شربت،لیوان،نی، کلمن آب روی میزی قرار داده شده بود و هریک از بچه ها می بایست به تنهایی برای خودش شربت درست کند و در عین رفع عطش کردن ،یک مهارت زندگی را تمرین کنند.

بعد از نوشیدن شربت در حالی بچه ها، لیوان ها و نی خود را داخل کیسه قرارمی دادند مربی به آن ها می گفت:«حالا شربت خوردید(نوشیدید)چه حسی دارین؟احسنت! چه قدر آب نعمت مفیدیه!بچه ها همه تمیز و پاکیزه بودید! مواظب بودید کثیف نشید،آفرین!

کیا کثیف شدن؟ اشکال نداره، با آب دستامون رو می شوریم.بچه ها آب چه نعمت مهمیه!با آب هم شربت درست کردیم،هم خودمون رو تمیز کردیم. واسه این که کثیف نشیم یه کمی هم ترسیدیما!»

 6- ایستگاه ششم برمبنای این فراز طراحی شده بود؛«السلام علیک یا سفینه النجاه»(سلام بر تو، ای کشتی نجات).بچه ها در یک کارگاه مفصل به ساخت کشتی های مختلف مشغول شدند و با رنگ های انگشتی آنها را رنگ کردند.

 7- ایستگاه هفتم، یعنی ایستگاه آخر و هیجان انگیز ترین کارگاه؛ برمبنای این فراز طراحی شده بود؛«السلام علیک یا عین الحیاه»و کل جشن هم، به همین اسم: «چشمه زندگانی»

در این کارگاه، بچه ها کشتی هایی که در کارگاه قبلی ساخته بودند را داخل استخر بادی پر از آب می کردند.

بعد ،یک آزمایش علمی در مورد آب و بعد هم حباب بازی؛ (با لیوان ها ونی ای که شربت درست کرده بودند.)

و اما آزمایش علمی:

ظرفی بزرگ و پر از آب،داخل آن فلفل ریخته می شود و از بچه ها خواسته میشود نوک انگشتشان را داخل آب،وسط فلفل ها بکنند؛هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. ولی بار دیگر،به نوک انگشت خود کمی مایع ظرفشویی زده و آزمایش را تکرار می کنند. این بار، فلفل ها فرار می کنند و به گوشه ظرف میروند.در این آزمایش قرار بود، بچه ها در یابند که همان گونه که آب ابعاد پیچیده و نا شناخته دارد ما نیز در راه شناخت امام خود بایستی گام برداریم و ابعاد وجودی شان را بهتر بشناسیم.

و در نهایت ،به ایستگاهی می رسیدند که اوج کار بود؛بنری طراحی شده بود که روی آن عکس امام و چشمه توأمان بود و با کف پوشانده شده بود و بچه ها با سوراخ کردن پلاستیک های خود (که لیوان ونی خودشان را در آن گذاشته بودند.) که آن ها را پر از آب کرده بودند، کف ها را شستند و به تصویر امام و چشمه و نوشته ی«چشمه زندگانی» رسیدند.

درپایان هم بچه ها در حالی که شعری در مورد امام زمان(عج)را می خواندند کیک خوش مزه ای را نوش جان کردند.

تهیه و تنظیم: مرثا نورانی، ایده پرداز:زهرا بادین فکر،اجرا: بنیاد سفینه.