سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

قاصدک خوش خبر،اومد ربیع الاول ۲۳ (قسمت اول متن نمایشنامه خونه کی از همه محکمتره)

1402/7/4 17:07
نویسنده : یکی از ما
6,178 بازدید
اشتراک گذاری

و اما بالأخره  متن نمایشنامه.......                             

خداوند در سوره توبه و آیه چهلم به داستان پناه بردن حضرت رسول(ص)به غار اشاره می کند.

سکانس اول:

(لاک پشت در جنگل سبز، خوش و خرم در حال گشت و گذار است و دائم به هر طرف سرک می کشد و آواز می خواند که ناگهان چشمش به لانه ی عنکبوت می خورد.)

لاک پشت:لالالا لالالا (2)این دیگه چیه؟چه قدر نازکه! هرچی که هست خیلی اشتباه کرده سر راه من قرار گرفته، الآن حسابشو می رسم و خرابش می کنم.

(لاک پشت با دست و پا هایش شروع به خراب کردن لانه عنکبوت می کند،دیگر تقریباً چیزی از خونه باقی نمانده است که کبوتر که بالای درخت روی شاخه ای لانه دارد از راه می رسد و به لاک پشت اعتراض میکند)(دراین هنگام لاک پشت می ترسد و خودش رو جمع می کند.)

کبوتر:اِ اِ ببین خونه ی عنکبوت بیچاره رو به چه روزی انداخت! طفلکی عنکبوت! آهای با توأم که سرت رو کردی توی لاکت.چرا این کاررو کردی لاک پشت مغرور!

لاک پشت: (در حالی که به حالت تمسخر می خندد ادامه می دهد:) هه هه ... خونه! این دیگه چه جور خونه اییه! باد  هم می تونه اون رو خلابکنه،الان خراب خروبش می کنم!

کبوتر: تو اجازه نداری عنکبوت کوچولو اذیت کنی!

لاک پشت: حیف  که رو درخت لونه داری وگرنه نشونت می دادم که لونه ی تو هم به درد نمی خوره، خونه باید محکم باشه مثل خونه ی من باشه!

کبوتر:تو، تو که خونه نداری!

(لاک پشت در حالی که به لاک خودش اشاره می کند:)

لاک پشت:کی؟من!من خونه ندارم! این خونه ی منه!خونه ای که هیچ وقت خراب نمی شه و همیشه همراه منه.

کبوتر: واه واه ...چه حرفا! چه چیزا! کبوتر  شاخ  در میاره! کچل  مو در میاره!

(در این هنگام، عنکبوت بیچاره و بی خبر از همه جا از راه می رسد و با دیدن خونه ی خرابش اشکهایش جاری می شود وادامه می دهد:)

عنکبوت: (با ناراحتی بسیار به خاطر خراب شدن خونه اش گریه می کنه) م م م ...چرا خونمو خراب کردی لاک پشت مغرور! مگه من چه  بدی به تو کرده بودم که با من این کار رو  کردی!

(لاک پشت  ابتدا عنکبوت را نمی بیند و هاج و واج به اطراف نگاه می کند.)

لاک پشت

لاک پشت: صدای کیه؟ آهای کجایی؟ اگه راست می گی خودتو نشون بده ببینم!

کبوتر: دنبال صدا می گرده.

عنکبوت: اگه خوب نگاه کنی منو کنار گل رز می بینی!

(لاک پشت سرش را به اطراف می چرخاند و چشم هایش را ریزو درشت می کند تا بالاخره کنار گل رز عنکبوت را می بیند.)

کبوتر: کنار عنکبوت می آید و با او همدردی می کند و او را دلداری می دهد.

لاک پشت: گل رز....بذار ببینم! آهان دیدمت فسقلی!

عنکبوت: فسقلی! خونمو خراب کرده تازه  بهم میگه فسقلی!

کبوتر: اِوا عزیزم (مثل خانم شیرزاد)

عنکبوت:صبرکن آقای لاک پشت مغرور! پیش عمو جغد شاخدار شکایتت رو می کنم!می گم  که چه قدر اذیتم کردی! تازه، کبوتر شاهده و کل ماجرا رو دیده!

کبوتر: راست می گی عنکبوت، باید بریم سراغ عمو جغد شاخدار! این جوری نمی شه که!

(کبوتر و عنکبوت راه می افتند که به سراغ عمو جغد شاخدار بروند و از صحنه خارج می شوند.)

لاک پشت: چی شد هان! کجا رفتن، نفهمیدم!

(لاک پشت هم با حالت مبهوت از صحنه خارج  می شود.)

(عمو جغد شاخدار خواب است و در حال خرو پف کردنه. که لاک پشت و عنکبوت به پیش او می آیند و شروع می کنند به تعریف کردن ماجرا و عمو جغد شاخدار به دقت به حرف های آن ها گوش می دهد: دقت شود برای جلوگیری از اطاله کلام و چون مخاطب در جریان داستان است در هنگام گفتن ماجرا آهنگ پخش می شود و عنکبوت و کبوتر با لب خوانی وبی کلام  ماجرا را بازگو می کنند و عمو جغد شاخدار با حرکات سر کلام آن ها را تایید می کند.)

عنکبوت و کبوتر: سلام عمو جغد شاخدار، خسته نباشین، خدا قوت!

(عمو جغد شاخدار در حالی که عینکش را از چشم هایش در می آورد با روی خوش از عنکبوت و کبوتر استقبال می کند و ادامه می دهد:)

عمو جغد شاخدار: به به ... این طرفا، شما کجا او و این کجا؟ خوشحالم کردین ، بفرمایید بشینید.

عنکبوت: عمو جغد شاخدار، راستش یه مشکلی پیش اومده که ما اومدیم اینجا، شما مشکلمونو حل کنین.

عمو جغد شاخدار: گوشم با شماس بفرمایید بابا، بفرمایید.

(آهنگ پخش می شود پس از مدتی آهنگ قطع می شود و عموجغد شاخدار می گوید:

عمو جغد شاخدار: عمو جون یکی یکی بگین!

(دوباره آهنگ پخش می شود و دوباره بی توجه به حرف عمو جغد شاخدار با هم به حرف زدن ادامه میدهد.)

 و پس از اتمام آهنگ (عمو جغد شاخدار رو به عنکبوت و کبوتر می کند و ادامه می دهد:)

عمو جغد شاخدار: ( در حالی که عصا به دست دارد) بریم بچه ها بریم!

نویسنده: سید علی پور حسینی؛نمایشنامه نویس: مرثا نورانی، بازنویسی و شاعر:ساجده طالبی .آذر 92

تهیه و تنظیم: ساجده طالبی

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان
5 دی 94 8:44
سلام توی اراک فعالیت ندارین، یا یه جایی که ولایتی باشه بچه ها رو ثبت نام کنیم یه کانال توی تلگرام بزنین اگر ممکنه و ادرسش رو توی پست ثابتتون بذارین
یکی از ما
پاسخ
سلام احترام دوست خوب دراراک توفیق نداشتیم ولی خود جنابعالی اگه تمایل داشته باشد میشه آغاز کننده و شروع کننده باشید،با ما در ارتباط باشید، بنیاد سفینه در تلگرام،کانال دارد پیشنهاد خوبی است لینک آن را در پست ثابت قرار می دهیم.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد