سردار کوچک سپاهم یا حسین(علیه السلام) 103 (مراسم سینه زنی کودکانه)
قبل از شروع مراسم رسمی عزاداری، بچه ها در کنار مربیان خوب مهدشون،حسابی بازی کردند تا خاطره ی دل انگیز بودن در هیات امام حسین(ع) رو برای همیشه با خودشون به یادگار ببرند؛
حالا نوبت آماده سازی تجهیزات مراسم عزاداری بود؛
پرچم ها:
پرچم هایی که با نقش دستان عزاداران کوچک حسینی،منقوش شده بود؛
این هم، از سربند ها؛
و حالا، شروع رسمی مراسم سینه زنی:
با یاد و نام خدا و بعد از سلام و احوال پرسی،باشعر "دویدم و دویدم "و انجام حرکات اون، برنامه رو آغاز کردیم؛
دویدم و دویدم( بچه ها حالت دویدن به خودشون می گیرند.)
به کربلا رسیدم(همه دست ها، روی پیشوی، در حال دیدن دور دست ها)
کنار چشمه ی آب، یه مشک خالی دیدم؛(به بچه ها گفته شد که مشک، همان قمقمه های قدیم هست و به هر کدوم یک مشک داده شد.)
مشک رو دادم به زمین(مشک ها همگی به سمت زمین خم می شدند.)
زمین به من لاله داد؛(دست ها بالای سر به حالت غنچه ی گل)
لاله به رنگ خونه
تو گوش من می خوانه( دست ها کنار گوش)
حسین حسین غریبه
حسین حسین شهیده(۳)
(سینه زنی بچه ها)
بچه ها با دادن طبل ها، زنجیر هاو سنچ ها به یکدیگر همدلی و همکاری و رعایت نوبت رو هم تمرین کردند؛
و حالا ادامه ی مراسم عزاداری با مداحی کودکانه ی زیر:
برای این که تنوع تو کار باشه و بچه ها هم خسته نشوند و در عین حال پیام های عاشورا رو به صورت عملی و واقعی حس و لمس کنند ،قاصدک به بچه ها نشون داده شد و از اون ها خواسته شد تا خودشون رو فوت کنند و بروند پیش رقیه کوچولوی دوست داشتنی امام حسین(ع) و ببینند اگه" رقیه کوچولو" اگه الان پیشش اون ها بود چه چیزهایی می گفتند؟ سفارش هایی مثل: گوش دادن به حرف مامان وبابا، شب زود خوابیدن، مسواک زدن، غر نزدن و...
و این که بچه ها چه حرفی می توانستند با رقیه کوچولو داشته باشند؛
و حالا مداحی کودکانه ی زیر باتکرار "رقیه جان، رقیه"بیشتر بر جان و دلشون می نشست؛
بعد هم،مداحی در وصف"عمو عباس(ع)" و تکرار "ابالفضل(ع)(۲)" توسط بچه ها:
به پایان مراسم عزاداری نزدیک که شدیم، این مداحی معروف " حاج میثم مطیعی" رو تا این قسمتش رو،خواندیم و کارها و حرکاتی که می شد رو انجام دادیم،برای مثال:
اگه یه کبوتر بودم(همه دستاشو باز کردند.)
به همه جا پرمی زدم(بچه ها بال می زدند.)
از کران تا کران(با دستشون دو طرف رو نشون می دادند.)
بیرق عزای تو رو
پرچم ولای تو(پرچم هاشون رو تکون می دادند.)
می زدم تو جهان
مشرق و مغرب زمین(با دستشون مغرب و مشرق رو نشون می دادند.)
با اسمت آشنا بشن
پیامتو بفهمن و
راهی کربلا بشن
حسین عزیز فاطمه(۴)(سینه زنی)
در آخر هم، با این شعر کوتاه، سلام بر امام حسین جون دادیم و بچه ها رو به خدای مهربوون سپردیم.
و اما شعر:
(قسمت پایانی کلیپ" بارون کجایی بارون؟" هست.)
بچه ها از قلبشون
کبوتر رو پر دادن
سلام بر حسین رو
با چشمای تر دادن
کبوترا می شینن
رو گنبد ستاره
(هر کی می ره کربلا
عطر تو رو میاره(۳))
دست علی یارتون
خدا نگه دار تون
اجرا:
مرثا نورانی
با تشکر از سرکار خانم زرین و دوستان خوبشون در مهد