سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

گلدونه 17 (گزارش جشن مرواریدهای بهشتی)

1402/2/23 9:26
نویسنده : یکی از ما
1,879 بازدید
اشتراک گذاری

هنگام ورود, به بچه ها "انگشتر شادی" اهدا می شود, کش سر های خیلی کوچکی که روبان های رنگی به آن وصل شده است تا موقع دست زدن زیبا تر شود. و بعد از چند بازی گروهی جشن آغاز میشود:

بچه ها اول هر کار چی باید بگیم؟به نام خداااا
خب بچه ها من با شما سلام و علیک نکردم, کردم؟ اگر سلام کنم قشنگ جواب منو میدید؟ چون میدونید دیگه جواب سلام واجبه و خدا خیلی دوست داره که ما به هم سلام کنیم. پس این شعر رو با هم بخونیم, من به شما سلام میکنم و شما تو جواب من هر چی

گفتم بگید علیک سلام علیک سلام,
سلام سلام
علیک سلام علیک سلام
سلام میدم به بچه ها
علیک سلام علیک سلام
سلام میدم به غنچه ها
علیک سلام علیک سلام
سلام میدم به پسرا
علیک سلام علیک سلام
سلام میدم به دخترا
علیک سلام علیک سلام


بله, گفتم دخترا, یادم افتاد امروز روز دختره, همه بچه ها به افتخار دخترای جشنمون یه دست حسابی بزنید تا جشنمون رو شروع کنیم.
خب بچه ها, کی میدونه روز دختر تولد کیه؟آفرین, تولد حضرت معصومه که حرمشون تو شهر قمه, کیا رفتن حرم حضرت معصومه؟ بچه ها ایشون خواهر امام رضای مهربونم هستن.


پس جشن ما هم به مناسبت تولد حضرت معصومه اس که ما خیلی دوسشون داریم, هم به مناسبت روز دختر, ولی نمیدونم شما ها چرا انقد بی حالید, بلند شید ببینم, تو جشن باید دست بزنیم و بپر و بپر کنیم.
همه انگشترای شادی رو دست کردید؟ پس دستای خوشگلتون رو بالا بیارید و دست بزنید و بپرید:

تو روز دختر بپر و بپر
تو روز دختر بپر و بپر
عزیزه دختر بپر و بپر
تمیزه دختر بپر و بپر
چه نازه دختر بپر و بپر
ملوسه دختر بپر و بپر
تو روز دختر بپر و بپر


(همزمان با شعر خواندن و پریدن, شکلات هم پخش می شود, بچه ها که مشغول باز کردن شکلات ها می شوند, "گلدونه" (عروسک دختر) بالا میاید.)

گ: تو روز دختر, بپر و بپر... وای آخ جون, چه شاده امروز, به به...
خاله: دختر گلم سلام
گ:سلام خاله خوبید, عیدتون مبارک
خ:بچه ها جواب بدید, بر شما هم مبارک
گ: خب دخترم, شما کی هستی, چه جوری فهمیدی اینجا جشنه و اومدی؟
گ:اسم من گلدونه اس, راستش قبلنا مامان بزرگم اومده بود تو جشن شما, بعد گفت امروزم اینجا جشن روز دختره, گفت منم بیام جشن
خ: مامان بزرگت؟ اینجا که جشن بچه هاس, مامان بزرگا نمیان
گ: مامان بزرگم دیگه, ننه نقلی مهربون
خ: آهان پس تو نوه ننه نقلی هستی, ننه خوبه؟ سلام ما رو بهشوو برسون, دلمون براشون تنگ شده.
گ: چشم خاله جون, چقدر امروز داره خوش میگذره, چقد حسینیه خوشگل شده, من عاشق روزای جشنم, تو روزای جشن, پر از شادی و بازی و شکلات و جایزه است.


خ: بله گلدونه جون, شکلات بهت رسید یا دیر رسیدی؟
گ: بله که رسید خاله, میشه الان بخورمش؟
خ: بله که میشه, بچه ها شما هم شکلات هاتون رو باز کنید و بخورید.
گ: ایناهاش, منم قتی اون خاله مهربون داشت شکلات پخش میکرد یه دونه گرفتم, ولی انگار کاغذش کنده شده, ولی اشکال نداره, خوشمزس.
خ: اوا چکار میکنی؟
گ: چیه خاله
خ: نخوریش ها
گ: چرا نخورم
خ:مگه نمیگی از کاغذش دراومده و پوستش کنده شده
گ: خب
خ: خب دیگه, اوا, بچه ها, به نظر شما اشکالی نداره آدم شکلات بدون کاغذ رو بخوره؟
بچه ها جواب خاله رو میدهند.
خ: آفرین, شکلاتی که پوست نداره و افتاده زمین, کثیف شده, پا خورده, غیر بهداشتی شده, مگه نه آقا پسرا؟ مگه نه دختر خانوما؟
گ: ااا خاله, خوب شد شما گفتیدا, وگرنه من الان یه چیز کثیف پا خورده مگسی می خوردم, اه اه اه
خ: آره بابا, خیلی چیزا اینجوریه, بچه ها جونم هر چیز خوشمزه و خوب و با ارزشی همینطوریه, یه حفاظی روش داره, یه چیزی روش کشیده شده که توش کثیف و آلوده نشه
مثلا دیگه چی؟ اگه گفتید چیا پوست دارند؟
( هر مورد درستی که بچه ها گفتند تایید شود.)


مثلا سیب, دیدید وقتی پوست سیب رو میکنیم اگه زودی نخورینش قهوه ای و زشت میشه؟
یا مثلا پرتقال, اگر پوست نداشته باشه و تو بشقاب بمونه چی میشه؟ خشک میشه و دیگه نمیشه خوردش.
(در صورت امکان کارت تصاویر هم نشان داده شود.)
یا دیگه چی؟ آهان, دیدید تو مغازه اسباب بازی فروشی, چیزای خوشگل و گرون پشت شیشه اس, دم دست نیست که بیفته و بشکنه, یا خود شما, اسباب بازی خوب هاتونو میگذارید تو کمد, نه اینکه رو زمین پخش و پلا باشه.

حتی همین لباس هایی که ما میپوشیم, مثل همون پوست شکلات و میوه میمونه, باعث میشه مارو حفظ کنه, سردمون نشه, آفتاب بدنمون رو نسوزونه, اصلا انگار آدم احساس آرامش میکنه, واسه همینم خدا جون مهربون از ما خواسته که لباس بپوشیم, تازه چون خدا ما دخترا رو خیلی دوست داره و چون دخترا لطیف ترن, خدا گفته که با حجاب تر باشن, یکم که بزرگتر میشه میگه موهاتم با ارزشه, اونارم بپوشون, دستاتم با ارزشه, اونارم بپوشون, با حجاب باش.


مثل حضرت معصومه, بچه ها حضرت معصومه خیلی دختر خوب و ناز و مهربونی بود, می خواست بیاد پیش برادرش, اونجوری که خدا دوست داست لباس پوشید, چون با اون لباسی که خدا دوست داشت قوی تر میشد, و راه افتاد از مدینه اومد ایران, چه راه دووووری, ببینید چقدر قوی شده بود, ولی خواست خدا بود که توی شهر قم موندن, و حالا ما می تونیم بریم تو شهر قم و ایشون رو زیارت کنیم.
گ: خاله جون, ببخشیدا, ولی من متوجه نشدم , یعنی چی اگر ما لباس بپوشیم و با حجاب باشیم, ارزشمون بیشتر حفظ میشه؟


خ: خب بگذار یه جور دیگه توضیح بدم, بچه ها این چیه؟ آفرین, مروارید, مرواریدا کجان؟ توی دل یه جعبه این شکلی که اسمش چیه؟ صدف. صدف و مروارید زیر زیر دریاهان, و اونایی که جواهرای قشنگ میسازن میرن و مروارید های تمیز و درخشان رو از کف دریا ها پیدا میکنن و از آب بیرون میارن.
گ: ااا, آره خاله, مامان منم یه  دونه از این گردنبند مروارید خوشگل سفیدا داره.
خ: بچه ها جونم, این مروارید خوشگل و تمیز و سفید, اگر توی صدفش باشه, اگر روش پوشیده باشه, اگر محفوظ باشه همینجوری تمیز میمونه, ولی اگر از صدفش بیاد بیرون, اگر مثل اون شکلات گلدونه, از پوستش در بیاد, چی میشه؟ آفرین, اینجوری کثیف و سیاه میشه, دیگه جواهر سازا که دنبال چیزای با ارزشن دنبالش نمیان, برش نمیدارن, که باهاش گردنبند های قیمتی بسازن, مگه نه بچه ها, مگه نه پسرا, آقا پسرا بگن ببینم شما ها مروارید کثیف رو بر میدارید؟

گلدونه جون! هم تو هم همه دخترای خوب و بهشتی که الان اینجا جمع شدید, خیلی خیلی با ارزشید, خیلی خیلی لطیفید, خیلی خیلی خدا دوستتون داره, واسه همینم باید پوشیده برید بیرون تا مثل اون مروارید, درخشان و با ارزش بمونید.
گ: ا پس داداشم چی, اون نباید لباس بپوشه؟ اون با ارزش نیست؟
خ: اونم باید بپوشه, اونم با ارزشه, منتهی پسرا لباسشون فرق داره, حجابشون فرق داره, اونا لباس پسرونه میپوشن, دخترا لباس دخترونه, تازه چون قوی ترن, باید به دخترا هم کمک کنن.

خب بچه ها به من بگید ببینم کی خدارو خیلی دوس داره؟
من من من من
کی دوس داره مثل مروارید تمیز و خوشگل و سفید باشه؟
من من من من

آفرین همه یه دست خوشگل و بلند بزنید, اینم یه شکلات خوشمزه, با کاغذ و تمیز برای گلدونه خانوم

خب بچه ها, خب گلدونه, کی حواسش جمعه, هر کس حواسش جمعه سریع هر کار من گفتم انجام بده, دستا رو سر, دستا رو پا, دستا رو چشم, دستا رو پیشونی, دستا رو دل, دستا رو سینه...
موافقید تا دستامون روی سینه اس, همه یه سلام خوشگل به حضرت معصومه بدیم, که امروزم تولدشونه, هر کی موافقه بلند شه:


دستا همه رو سینه
همه بدیم سلامی
به حضرت معصومه
السلام السلام ای بانوی مهربان
السلام السلام ای بانوی مهربان


آفربن, زیارت همتون قبول, چه خوبه که الان به حضرت معصومه سلام دادیم و ایشون رو زیارت کردیم, چون ایشون خواهر امام رضای خوبمون هستن, تازه امام رضا جون فرمودن که هر کی قبر خواهرم حضرت معصومه رو زیارت کنن, انگار که منو زیارت کرده و بهشت مال اونه.
می دونید چرا بچه ها؟ چون حضرت معصومه خیلی دختر خوبی بودن, هیچ وقت تو سختی ها امام رضا رو تنها نگذاشتن و خیلی هم به حرف ایشون گوش می کردن.
حالا با هم یه شعر زیبا برای تولد ایشون بخونیم و شما هم با ماماناتون دست بزنید و جواب بدید:" معصومه جان, معصومه جان"

 

 


گل بهشت احمدی        
           معصومه جان معصومه جان
دسته گل محمّدی       
            معصومه جان معصومه جان
عزیز جان حیدری      
            معصومه جان معصومه جان
چشم و چراغ احمدی    
            معصومه جان معصومه جان
امام رضا را خواهری  
           معصومه جان معصومه جان
همچوحسین و زینبی  
           معصومه جان معصومه جان
ای گل ناز سر مدی    
          معصومه جان معصومه جان
حریم توبود مرا   
           معصومه جان معصومه جان
مثل مدینه کربلا  
           معصومه جان معصومه جان

 

بعد نوبت به بازی ها میرسد.

۱ . بازی توپ و پارچه
همه دور پارچه بزرگی را میگیرند و میپرند و توپ های رنگی داخل پارچه را به بیرون می پرانند. ( با تکرار جمله تو روز دختر , بپر و بپر)

۲ . بازی توپ و دیوار پارچه ای
با پارچه درازی و  به عرض مثلا یک متر, دیواری میکشیم, و دو نفر سر دیوار را میگیرند. بچه ها دو گروه می شوند و دو طرف دیوار می استند و توپ ها را به آن طرف دیوار می اندازند, و باید سعی کنند  توپی در زمین خودشان نماند. ( با تکرار جمله گل بهشت احمدی, معصومه جان معصومه جان )

۳ . روی زمین یک ریل پلاستیکی پهن میکنیم, بچه ها توپ هایی که روی زمین پخش بوده رو جمع می کنند و به صف میشوند از روی نوارهای ریل میپرند و وقتی به حلقه بزرگ رنگی رسیدند, توپ هارو از داخل حلقه درون سبد می اندازند.

بعد نوبت میرسه به کاردستی
مجری میگوید: بچه ها این مروارید رو ببینید, چقد بزرگه, (توپ یونولیتی), و بعد اون رو برمی گردونه تا بچه ها صورت این مروارید رو هم ببینند, و ادامه میدهد: بچه ها شما ها هم مثل این مروارید هستید, کی دوست داره واسه مرواریدش صدف درست کنه؟ صدف این مروارید کوچولوی ما که مثل شما زیبا و با ارزشه این چادره, و بچه ها همگی مشغول درست کردن کاردستی شون می شوند, در آخر هم به بچه ها عیدی کتاب داده می شود.

کاری از گروه شیعه کوچولو

به آدرس کانال تلگرامی:

telegram.me/shiekuchulu

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد