سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

کوچولو بیا یارآقا باشیم 44 (متن گزارش جشن پرواز آرزوها)

1402/11/30 16:35
نویسنده : یکی از ما
4,086 بازدید
اشتراک گذاری

«هوالحی» 

 کارهای ما شروع می شه                                    با نام خداجون همیشه

به ما می ده هر چی بخوایم                                       مهربونیش کم نمیشه

تشویقسلام و احوالپرسی و تبریک ولادت امام زمان توسط مجری.

مسابقه ی جمعی

آرامخاله جون موافقی چند تا سؤال از بچه ها بپرسیم ببینیم حواسشون جمعه که بعدش یه مسابقه باهم اجرا کنیم؟   بله بله موافقم.

آی بچه های با صفا  بله       کوچولوهای با وفا    بله     امید سرزمین ما  بله   بچه ی خوب نماز خونه  بله نماز رو با ناز    می خونه  نخیر(با علاقه می خونه)  شماها روزه می گیرین ؟  بله  روزه رو با زور      می گیرین ؟ نخیر(اصلا شما روزه کله گنجشکی می گیرین)   خدا شما رو دوست داره؟ بله   مسلمونا رو دوست داره ؟ بله بچه مسلمونید شما؟ بله   دوستای شیطونید شما؟ نخیر   خدا شما رو دوست داره؟ بله    شما خدا  رو دوست دارید؟ بله       پیامبر ا رو دوست دارید؟ بله            اماماتون رودوست دارید؟ بله  امام زمانو رودوست دارید؟ بله          امام زمان هم شما گلای قشنگ را خیلی دوست داره.

چند نفر از بچه ها را انتخاب کرده به اندازه ی تصاویر، تصاویر را به همه ی بچه ها  نشان می دهیم و یکی یکی از آن ها می پرسیم که هر تصویری نشانگر چیست. سپس یکی یکی جمله ها را می خوانیم و از بچه ها می خواهیم برای انتخاب تصویر مربوط به آن جمله دست خود را بلند کنند و تصویر را به همه نشان بدهند.

مسابقه ی گفتن «کدوم تصویر ،کدوم جمله ؟»

1)وقتی او بیاید حیوانات هم، به هم ظلم نمی کنند .

2) او مثل خورشید پنهان در پشت ابر است.

3) وقتی او بیاید همه شاد و خوشحال می شوند.

4) پناه بردن به او مثل سوار شدن به کشتی است در دریای طوفانی.

5) او مثل ماه در آسمان است.

6) امام رضا (علیه السلام) در حدیثی در وصف امامان می فرمایند:

امام برای تشنگی آب گوارا است.

7) امام چشمه جوشان است.

8) امام برکه و گلستان است.

9) امام همدم و رفیق است.

10) امام پدر مهربان است.

مسابقه ی جمعی

اون کیه وقتی بیاد ؟                 دنیا می شه گلستان              «مهدی صاحب زمان»

اون کیه وقتی بیاد ؟                 دردارو کرده درمان              «مهدی صاحب زمان»

اون کیه وقتی بیاد ؟                 کافر می شه پریشان               « مهدی صاحب زمان»

اون کیه وقتی بیاد ؟                دوست می شه با فقیران            « مهدی صاحب زمان»

اون کیه وقتی بیاد ؟               پر می شه مهر و احسان             « مهدی صاحب زمان»

اون کیه وقتی بیاد ؟                 ظالم می شه هراسان               « مهدی صاحب زمان »

مسابقه ی مامان ها و بچه هاشون

آرامگفتن عبارت یا مهدی و کشیدن آن تا هر کجا که نفس دارند توسط مامان ها و طی مسیر توسط فرزندشون در حالی که یک توپ تخم مرغی را در قاشق  در دست دارند که باید مراقب باشند توپ نیفتد.

نیمه ی شعبان        شکوفه باران شده    حضرت نرجس خاتون خوشحال و خندان شده

بوی گل و گلابه    چشمه عجب پر آبه (2)

مهدی زهرا اومد    بهار دل ها اومد

خوش اومدی به دنیا     فرزند خوب زهرا

مسابقه بادکنک ها

تشویق روی مقواهایی که به شکل بادکنک طراحی شده بود القاب حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)  به همراه معنی هر کدام  نوشته شده بود و چون بسیاری از میهمانان توانایی خواندن و نوشتن نداشتند تنها کافی بود که به رنگ بادکنک ها و طرح روی هر یک دقت کنند تا جواب صحیح را در یابند؛ مثال : بادکنک زرد ستاره دار که روی آن حجت نوشته شده بود باید به بادکنک زرد ستاره داری که روی آن دلیل روشن نوشته شده بود وصل می شد.        

هادی :هدایت شده       حجت: دلیل روشن         منتقم : انتقام گیرنده

منصور:یاری شده          منجی : نجات دهنده    بقیه الله: آخرین ذخیره خدا 

خاله بچه ها خیلی خوب جواب می دن نظرتون چیه بریم سراغ نمایش؟ خوبه  موافقم.

شهر رنگین کمان

ابتدا این شعر خوانده میشه

من توی یه بالون تو آسمونم(2)کنار ستاره و رنگین کمونم(2)ابرهازیر پاهام آروم می گیرن(2)وقتی من براشون آواز می خونم(2)

ما همه می دو نیم که روی زمین(2) یه خونه روشنه مثل یه نگین(2)اما خونه کجاست ما نمی دونیم  خدایا پیدا شه الهی آمین(2)

تشویقیه شب وقتی همه  رنگ ها خواب بودن، رنگ سیاه بیدار شد و همه جا رو سیاه کرد. صبح شده بود اما چون همه جا تاریک بود هیچ کس متوجه نشد که روز شده، تا اینکه بالأخره یکی از رنگ ها از جاش بلند شد و بقیه ی رنگ ها رو بیدار کرد و بهشون گفت که دیشب که خواب بودن، رنگ سیاه همه جا رو رنگ کرده و به خاطر همین همه جا تاریکه.خلاصه رنگ ها دور هم جمع شدن و فکرهاشون رو روی هم ریختن و به این نتیجه رسیدن که با رنگ سیاه مبارزه کنن تا بتونن دوباره رنگ روشنی و روز رو ببینن.

رنگ قرمز جلو اومد و گفت:

من رنگ قرمز هستم، هیچ رنگی نیست رو دستم

می رم به جنگ سیاه، تا بدونه کی هستم

آهای آهای رنگ سیاه       بیرون بیا از توی چاه

می خوام باهات بجنگم       تا بدونی برنده ام

رنگ سیاه در جواب می گه:

بگو تا بگم کی هستم

رنگ سیاه من هستم      قوی و پر زور هستم

خودم یکه و تنها       می رم به جنگ رنگ ها

رنگ قرمز و رنگ سیاه، با هم می جنگند.رنگ سیاه به رنگ قرمز غلبه می کنه و برنده می شه.

رنگ سیاه که از برنده شدن خودش خیلی خوشحاله بادی به غب غب می ندازه و

می گه: دیگه کی می خواد بجنگه؟؟        فکر می کنه زرنگه؟

رنگ آبی جلو میاد و می گه:

من رنگ آبی هستم، هیچ رنگی نیست رو دستم

می رم به جنگ سیاه، تا بدونه کی هستم

من آبی خوشرنگم     به رنگ آسمونم

به رنگ آب دریا      می شویم سیاهی ها

آهای سیاه بد رنگ     بیا تو با من بجنگ

رنگ آبی و رنگ سیاه، با هم می جنگند. رنگ سیاه به رنگ آبی غلبه می کنه و برنده می شه.

رنگ سیاه که از برنده شدن خودش خیلی خوشحاله بادی به غب غب می ندازه و

می گه: دیگه کی می خواد بجنگه؟؟       فکر می کنه زرنگه؟

رنگ سبز جلو میاد و می گه:

من رنگ سبز هستم، هیچ رنگی نیست رو دستم

می رم به جنگ سیاه، تا بدونه کی هستم

منم منم رنگ سبز        رنگ جنگل و درخت

رنگ خوب و تازگی       رنگ روح و زندگی

آها ی سیاه مغرور         اینقدر نزن حرف زور

منم از تو زرنگ تر       برنده و پیروزتر

رنگ سبز و رنگ سیاه، با هم می جنگند. رنگ سیاه به رنگ سبز غلبه می کنه و برنده می شه.

رنگ سیاه که از برنده شدن خودش خیلی خوشحاله بادی به غب غب می ندازه و

می گه: دیگه کی می خواد بجنگه؟؟     فکر می کنه زرنگه؟

چشمکبعد از اینکه رنگ سبز هم مغلوب می شه و کاری از دستش برنمیاد، رنگ ها به این فکرمی افتن که باید راه حل جدیدی برای شکست دادن رنگ سیاه پیدا کنند.همه ی رنگ ها دور هم جمع می شن و یه جلسه می ذارن و توی اون جلسه هر کدوم از رنگ ها چیزی رو پیشنهاد می دن.

رنگ زرد می گه: من از همه قوی ترم ، من باید به جنگ سیاه می رفتم.

رنگ بنفش گفت: دیدی که هر کدوم از رنگ ها رفتن، موفق نشدن، اینجوری نمی شه باید یه فکر درست و حسابی کنیم.

رنگ نیلی می گه: یعنی ما هفتا رنگ، همگی با هم نمی تونیم از پس یه رنگ سیاه بر بیایم؟

رنگ نارنجی، یکهو یه جرقه به ذهنش می رسه و با شادی می گه: آفرین، آفرین به تو رنگ نیلی چه حرف خوبی زدی؛ رنگ نیلی درست می گه. ما باید با هم متحد بشیم، یعنی یه جوری با هم دوست بشیم که هیچ چیز و هیچ کس، نتونه دوستی بین ما رو به هم بزنه.

خلاصه همه ی رنگ ها با هم متحد می شن و به جنگ رنگ سیاه می رن و می گن:

آهای آهای رنگ سیاه    بیرون بیا از دل چاه

می خوایم با هم بجنگیم    تا بدونی برنده ایم

بعد هر هفتا رنگ، با رنگ سیاه می جنگندو رنگ سیاه رو شکست می دن.

و در آخر همه ی رنگ ها با هم شعر زیر رو با آهنگ عروسک خوشگل من، هم خوانی می کنند.

هفت رنگ رنگین کمونیم     تو آبی آسمونیم

روز شد نگاه کن       روز شد نگاه کن

با هم دیگه مهربونیم       خوشحال و شاد و خندونیم

روز شد نگاه کن            روز شد نگاه کن

«با سیاهی جنگیدیم       سیاهی رو شکست دادیم

حالا توی آسمون        فقط هست رنگین کمون»(2)

نه دیگه شکست می خوریم      نه  دیگه دعوا می کنیم

«تو دل بچه های خوب       شادی بر پا می کنیم»(2) 

امام زمانِ خوبِ من      بهترینی تو قلبِ من

ما هستیم یار تو        ما هستیم یار تو

امام خوب، مولای من    نازنین محبوبِ من

ما هستیم یار تو        ما هستیم یار تو

«خدا کنه ظهور کنی       بدی ها رو تو دور کنی

سیاهی رو شکست بدی       ما بچه ها رو شاد کنی»(2)

ما با هم دوستی می کنیم      به همه کمک می کنیم

«برای ظهور تو        همگی دعا می کنیم»(2)

فرشتهخب دوستای خوبم، بیاین ما هم متحد شیم،با همه مهربون باشیم، به همه کمک کنیم تا بتونیم ظلم و سیاهی رو شکست بدیم  و یار آقامون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بشیم تا امام و مولامون ظهور کنه و دنیامون گلستون شه.

بازی ما گلیم ما شیعه ایم

بچه ها مثل عومو زنجیر باف دست های خودشون رو به هم می دهند و در حالی که  مجری ها شعر زیر را می خوانند بچه ها می چرخند و کارهایی که برایشان توضیح داده می شود انجام می دهند.

ما گلیم     ما شیعه ایم     اماماممون رو دوست داریم

اگر که اونو  نشناسیم       نادون می شیم روی زمین ولو می شیم (روی زمین می افتند)

اگر که اونو بشناسیم       مهدوی می شیم    مهدوی می شیم ( به هوا می پرند)

مسابقه ی لالایی مادران

لالایی کن که باشی یار مهدی                                           بگردی همدم و غمخوار مهدی

لالایی کن که او آخر امام است                                         امامت بعد مهدی جان تمام است

لالایی کن که گویم کیست مهدی                                      میان ما ولی تنها ست مهدی

لالایی کن به نام و یاد مهدی                                            مشو غافل دمی ز یاد مهدی

تشویقشعرهایی که می توان به عنوان مولودی خواند تا بچه ها دست بزنند

به به گل آمد   مولود نرگس آمد   به به خوش آمد      به به خوش آمد

(بخواهید که بچه ها تکرار و همراهی کنند.)

ماه ماه درآمد  نیمه شعبان آمد   به به خوش آمد      به به خوش آمد 

غم غم سرآمد  منجی عالم آمد   به به خوش آمد    به به خوش آمد

 خوش آمد   خوش آمد      مهدی موعود آمد     به به خوش آمد     به به خوش آمد 

خوش آمد   خوش آمد      بهار مهدی آمد         به به خوش آمد        به به خوش آمد 

خوش آمد   خوش آمد       مهدی ما خوش  آمد     به به خوش آمد    به به خوش آمد 

به به گل آمد   مولود نرگس آمد   به به خوش آمد      به به خوش آمد

(بخواهید که بچه ها تکرار و همراهی کنند.)

ماه ماه درآمد  نیمه شعبان آمد   به به خوش آمد      به به خوش آمد 

غم غم سرآمد  منجی عالم آمد   به به خوش آمد    به به خوش آمد

 خوش آمد   خوش آمد      مهدی موعود آمد     به به خوش آمد     به به خوش آمد 

خوش آمد   خوش آمد      بهار مهدی آمد         به به خوش آمد        به به خوش آمد 

خوش آمد   خوش آمد       مهدی ما خوش  آمد     به به خوش آمد    به به خوش آمد

 

آرامغنچه ی لب هایتان      خوشگل و خندان شده      نیمه ی شعبان شده(2)

شب شده مانند روز    روشن و تابان شده     نیمه ی شعبان شده(2)

چهره ی صحرا و دشت     شاد و درخشان شده

خنده به لب های ما     آمده مهمان شده

به به از این روز تو    لحظه ی باران شده

نیمه ی شعبان شده(6)

غصه و  غم پر کشید     موقع درمان شده      نیمه ی شعبان شده(2)

سختی دوری تو   راحت و آسان شده   نیمه ی شعبان شده(2)

دشمن سر سخته تو      زار و پریشان شده

راضی و خوشنود و شاد    خالق رحمان شده

غرق نشاط و سرور      کشور ایران شده

مهدی موعود ما            صاحب دوران شده

منتظران را بگو       لحظه ی پیمان شده

نیمه ی شعبان شده(8)

دست بزنیم ما حالا    دست ها رو ببریم بالا    یک دو سه   یک دو سه     خوشحالی کنیم حالا

مثل ماهی دریا        پایین و بالا می ریم        به عشق دیدن تو        از اینجا اونجا می ریم

چشم ها  رو می بندیم    باز می کنیم دوباره     شاید که ببینیم   عکست رو تو ستاره

دست بزنیم ما حالا    دست ها رو ببریم بالا    یک دو سه   یک دو سه     خوشحالی کنیم حالا

یا مثل یک پرنده   تو آسمون می شینیم    شاید که از اون بالا    صورتت رو ببینیم

از دریا می پرسیم     از شبنم و سپیده     از باد و از نسیم    چه کسی تو رو دیده

دست بزنیم ما حالا    دست ها رو ببریم بالا    یک دو سه   یک دو سه     خوشحالی کنیم حالا

اگر که سال دیگه     کنار تو بشینیم     یک دامن از شقایق      برای تو می چینیم

وقتی که بیایی     فصل ها همه بهاره     زمین و آسمون        پر می شه از ستاره

دست بزنیم ما حالا    دست ها رو ببریم بالا    یک دو سه   یک دو سه     خوشحالی کنیم حالا

پروانه ها بپرسید     از ابر و باد و بارون       از دشت یاس و لاله     یا سبزی بهارون

کی داره نشونی     از یار بی نشونه (2)     بی گل روی او     دنیا مثل زندونه(2)

(مسابقه ها یی که اگر فضایش بود می توان انجام داد

«فرشته ها دست می زنن    دست ، دست ، دست    دست ، دست ، دست»

«فرشته ها پا می کوبن    پا ، پا ، پا    پا ، پا ، پا»

«فرشته ها خنده می کنن    هه ، هه ، هه    هه ، هه ، هه »

فرشته ها دعا می کنن    رو به سوی خدا می کنن   می گن خدای مهربون    مهدی ما رو برسون

مسابقه ی «آب شید ، یخ شید ، بخار شید» و«هرکی یه شکلک در آورد ،شکل عروسک در بیا ورد به شکل : بستنی خوردن ، لباس پوشیدن و.....»)

آخر کار

آرامحالا که همه جمع شدیم  پروانه و شمع شدیم  بیاین با هم دعا کنیم  رو به سوی خدا کنیم

بگیم خدای مهربون  مهدی ما رو برسون

    دعای سلامتی امام زمان «عج»

اجرا:مرثا نورانی

ساجده طالبی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد