گزارش از کلاس پیام شادمانی7(آیه ی و بالوالدین احسانا)
این جلسه ی کلاس پیام شادمانی مون،اختصاص داشت به آیه ی ۲۳ سوره اسراء، در مورد احترام به پدر و مادر.
بازی هایی که انجام دادیم مربوط میشد به بازی های دوران کودکی خودم که با خلق اون ها در اون دوران، لحظات نابی، برایم به یادگار مانده است.
«عزیزم بازی» یکی از اون بازی هاست؛
کودک و مادر در فاصله ی زیادی از هم قرار می گیرند،سپس مادر دستان خود را باز کرده و می گوید:«عزززززیزم»،کودک هم با شور و اشتیاق تمام،به بغل مادر خود می پرد،کودکان و مادران دیگر هم آیه تدریس شده رو هم نوایی می کنند.
رابطه عاطفی مادر و فرزند توام با هیجان در این بازی وصف ناشدنی است.
بعد از بازی «عزیزم بازی»، نوبت بازی«شنگول و منگول» بود.
قصه ی شنگول و منگول و حبه انگور و مامان بزی رو با آب و تاب ( وصدا در آوردن جای شخصیت های مختلف داستان) برای بچه ها تعریف کردم و بعد در مورد عواقب و نتایج گوش ندادن حرف مامان و بابا به صحبت نشستیم و چون این کلاسمون برای بچه های ۴ تا ۶ ساله بود ، ازشون در مورد دست زدن به اشیاء خطرناک ( مثل چاقو،پریز برق، اجاق گاز و...) که مامان ها و بابا ها از شون می خواهند که به اون ها دست نزنند سوال کردیم و به بحث و گفتگوی علمی پرداختیم!
بعدش هم،در نقش« مامان بزی» ایفای نقش کردم و بچه ها هم،همگی « حبه انگور» شدند و رفتند در
یه جای مناسب قایم شدند و حسابی قایم موشک بازی کردیم.
این هم از کارت آموزه و صوت آیه ی تدریس شده.
http://uplod.ir/aorrfwbdvtel/وَ_بالوالدین_احسانا.mp3.htm
حمل قطعات مختلف اسباب بازی به شیوه های مختلف، در حین تکرار و مرور آیات جلسات گذشته.
در پایان کلاس هم با شعرها و بازی های خوب،یه جشن میلاد امام علی ( علیه السلام)
برگزار کردیم.
مربی کلاس: مرثا نورانی
شعر از: ساجده طالبی