کلاس شیرین تر از عسل (آیه ی نیکی به مادر و پدر)
برایم خیلی جالب بود،بچه ها انگار پلک هم نمی زدند و مشتاقانه قصه ی بچه جوجه تیغی رو گوش می دادند؛ جوجه تیغی که حرف مامانش رو گوش نمی کرد و به او کمک نمی کرد تا این که مامان جوجه تیغی مریض شد و همه ی تیغ هاش ریخت،بچه جوجه تیغی به اشتباهش پی برد و شروع کرد هوای مامانش رو داشتند. مامانش هم حالش خوب شد و تیغ های جدید در آورد. بچه ها در حال زدن تیغ های مامان جوجه تیغی! جلسه ی امروزمون در مورد،احترام به پدر و مادر بود. بچه ها سخت مشغول اند تا یه نقاشی خوشگل بکشند و بعد به مامانشون هدیه بدهند و بگویند چه قدر دوستشون دارند. بچ...
نویسنده :
یکی از ما
3:24