سفینه

می گویند:"الاعمال و بالنیات"بچه ها خودشون رو در مسیر پیاده روی اربعین و بین الحرمین نقاشی کشیدند و با قلم شون گفتند:"خدایا ما را در دوست داران امام حسین(ع)​​​ قرار بده(الهی آمین)؛ بچه ها و بازی"در جستجوی نور"؛فقط یه چراغ قوه یا نور موبایل لازمه تا هم کلی بچه ها رو سرگرم کنید و هم کلی مطالب خوب یادشون بدهید در عین هیجان وصف ناشدنی؛(بچه ها باید نور افتاده روی دیوار رو می گرفتند.) یارهای عمو عباس(علیه السلام)در حال آوردن آب؛ بچه ها و بازی"رساندن کبوترها به حرم امام حسین(ع): بچه ها و نمایش "قطره آب و زمین کربلا":(برای اطلاعات دقیق تر به پست زیر سر ...

سفره ی حضرت رقیه، همیشه حس وحال قشنگی داره حالا اگه توی موکب های بین راه کربلا باشه که ویژه تر میشه؛ توی موکب، برگه ی رنگ آمیزی کشتی به بچه ها داده شد و بعد از رنگ آمیزی دو گروه شدند. مربی می گفت:ان الحسین،گروه اول می گفتند:سفینه النجاه وگروه دوم بلند می گفتند؛مصباح الهدی؛ انواع سرگرمی ها توی موکب: تبدیل تهدید به فرصت؛شب ها گه گاهی برق ها می رفت و برای این که بچه ها نترسند باهاشون سایه بازی می کردیم؛ بازی عمو عباس؛(جهت توضیحات بیشتر به آرشیو مراجعه کنید؛ مربی:ملیکا نورانی پشتیبانی:مرثا نورانی ...

برگزار کردن یه برنامه ویژه اربعین برای بچه ها، التیام کمی برای دل سوخته مون از جا موندن از این قافله ی عشق بود؛ ابتدا بچه هایی که به موقع اومده بودن، پرچم شون رو با گچ تزیین کردند و فضا هم با صوت کلیپ"بارون کجایی؟ بارون" (کلیپ کودکانه در مورد اربعین) متبرک می شد؛ بعد از نام و یاد خدا سلام و احوال با بچه ها و سلام با مامان ها، این بیت شعر هم برای مامان ها خوانده شد؛ بعد هم بازی با "چه ذکری چه حرکتی"؛ حالا نوبت رنگ آمیزی حرم بود البته با سبک و سیاقی جدید، رنگ خوراکی به همراه کمی آب و گوش پاک کن به بچه ها و مادر ها داده شد و قرارشد بچه ها دور تا دور حرم ر...

از تهران، به نیت مربی کودک، عازم این جاده ی شگفت انگیز و رویای شده بودم، ولی صاحب موکبی که توش مستقر بودیم، موافق انجام کار برای بچه ها نبود و می گفت اینجا جای استراحت زایرین هست و بچه ها رو متفرق می کرد.نمی دونم چه جوری شد که صاحب موکب سفره ی بانوی سه ساله ی کربلا" رقیه خاتون" انداخت و از ما هم دعوت کرد تا برای بچه ها برنامه اجرا کنیم؛ همه چیز عوض شد، دیگه خودشون هر روز ساعت 4 بعداز ظهر می آمدند دنبال مون و می گفتند بچه ها خیلی وقته اومدند و جمعیت جمع شده، نمی آیییید! قربون دل کوچیک و آسمونی حضرت رقیه برم. بازی" مسیر پر پیچ و خم" اون قدر با استقبال رو به رو شد که حتی ام احمد(همسر صاحب موکب مخ...

"به نام خدا"  سلام به همگی: 🤗هیچ مادری نیست که وقتی خیلی کار داره یا خیلی خسته است، آخرش گوشی رو به بچه ها نده، یا توی روضه ها همه می دونند که دادن گوشی کار درستی نیست ولی تعداد زیادی این کار رو می کنند و یا توی موکب ها که پدر و مادرها می خواهند خستگی در کنند،گوشی ها در دست بچه ها خواهد بود و... 🤔همه ی این ها باعث شد که پیگیر بشیم که لااقل یه "بازی اربعینی مناسب" تولید بشه الان دوساله. بالاخره،خدا رو شکر با گروه "مهاد" در شیراز که بازی های قابل قبولی مثل" قصه های قرآنی"،"محله با صفا"و...رو ساختند لینک شدیم و یک ساله که این دوستان در حال انجام کار هستند و مخلصانه پای کار ب...

...

یه بازی خوبی که انجام دادیم و با استقبال خوب بچه ها رو به رو شد و قابل اجرا و انجام در موکب ها هست، بازی؛ "رساندن کبوترها به حرم" بود؛ بازی که موجب هماهنگی بین چشم و دهان بچه ها میشه، نفس گیری، تمرکز و دقتشون رو بالا می بره؛ کبوترهایی رو، روی کاغذ کشیده بودیم و به بچه ها نی های تمیزی داده شد، حالا بچه ها می بایست با نی ها و حبس نفس شون، کبوترها رو از روی زمین بلند می کردند و به حرم می رساندند؛ ایده و اجرا: مرثا نورانی با تشکر از بانی برنامه خانوم اصفهانی عزیز ...

...

"به نام خدا" 😇 توی نجف، در راه رفتن به حرم امیرالمومنین(ع) راه کوچه پس کوچه رو انتخاب کردیم؛ 😀 ناگهان غافلگیر شدیم! 🙂 چندتا بچه ها اومدن جلومون و گفتن:مای،مای بارد(آب،آب،آب خنک) 😍 خیلی خیلی دوست داشتنی بودن؛ 😇 کل موکب شون یه میز کوچولو،دو تا لیوان و یه کلمن کوچولوی آب بود ولی یه دنیا صمیمیت داشتن: 😇 ما هم سعی کردیم با برگه های رنگ آمیزی که اون موقع همراهمون بود قدری از محب شون رو جبران کنیم؛ ۲۵ مهر ۹۸ ۱۶ صفر ۱۴۴۱ ...